۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

درود.نخست حماسه ی 22 بهمن را به همه ی مردمان آزاده ی ایران و جنبش مردمی سبز شاد باش میگویم.آفرین و صد آفرین بر زنان و مردان پاک سرشت ایران زمین که زیر بار ستم و بی داد نمی روند و با همه ی پارس کردن های این سگان و ضحاک زمان باز هم با شجاعت به راه خود ادامه دادند.به درستی که نادرشاه بزرگ پیش بینی کرده بود که " نادر شاه بزرگ :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده".کجاست این بزرگ مرد تا ببیند این سخن پرمغزش درست بوده.
ولی در باره ی جستار:
جستار 4 از 5 را , در 4 یا 5 بخش میگذارم چون بر آن شدم که 3 آئین سامی را جداگانه موشکافی کنم.
این هم بخش نخست جستار "خدا و خدایان در باور ادیان سامی":

پیدایش جهان در باور ادیان سامی:

در باب آفرینش , میلیون ها نفر یهودی در طول بیش از سه هزار سال , و میلیارد ها نفر مسیحی در طول دو هزار سال , در عهد عتیق و عهد جدید خود درباره نحوه آفرینش کائنات و پیدایش نوع انسان در روی زمین خوانده اند و امروز نیز میخوانند که:
"در ایتدا خدا آسمان ها و زمین را آفرید , و زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه بود , و روح خدا سطح آنها را فرو گرفت... و خدا گفت آب های زمین در یک جا جمع شود و خشکی ظاهر گردد , و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید. ... و خدا گفت زمین نباتات برویاند. ...وگفت : آبها به انبوه ماهیان پر شود و پرندگان بر بالای زمین بر روی فلک آسمان پرواز کنند . ...و گفت زمین جانوران را به اجناس مختلف و حشرات و بهائم را به اجناس مختلف بیرون بیاورد. ... پس گفت که آدم را شبیه خودمان بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهائم و حشراتی که بر زمین میخزند حکومت نماید.پس آدم را آفرید و ایشان را نر و ماده آفرید. ...و آدم را از خاک بسرشت. ...و در بینی وی روح دمید. ... و خداوند باغی در جهت مشرق کاشت و آن آدم را که سرشته بود در آن گذاشت... و چهار نهر بیرون آمد تا آن باغ را سیراب کند. ... و خداوند همه اینها را در شش روز به پایان رسانید" (خلاصه شده از سفر پیدایش , باب 1)
میلیاردها مسلمان جهان نیز , به نوبه خود , در طول هزار و چهارصد سال در همین باره در قرآن خوانده اند و میخوانند که : "آسمان ها و زمین را در شش روز آفریدیم (آیه 117 سوره بقره) و شب را تاریک و روز را روشن آفریدیم... پس زمین را بگستراندیم و کوهها را ستون ها آسمان ساختیم (آیه 27-33 سوره نازعات) و آبها را به صورت دو دریای شور و شیرین آفریدیم و این دو دریا را با حائلی از یکدیگر جدا کردیم (آیه 53 سوره فرقان) و همه جانوران را از آب آفریدیم که برخی از آنها بر شکم راه روند و برخی بر دو پا و برخی نیز بر چهار پا (آیه 45 سوره نور) و آدم را از خاک آفریدیم (آیه 59 سوره آل عمران) و به کاملترین صورت آفریدیم (آیه 64 سوره مومن) و روح خویش را بر او دمیدیم (آیه 29 سوره حجر) و چراغ های ستارگان را برای راهنمائی او در تاریکی های بیابان و دریا بر افروختیم (آیه 97 سوره انعام)
در قرآن چندین بار از خلقت کائنات در شش روز سخن رفته است , ولی در یک سوره این مدت هشت روز تعیین شده است: "و زمین را در دو روز آفریدیم , و آسمان ها را در دو روز دیگر , و آنچه را که در روی زمین است در چهار روز دیگر آفریدیم " (آیه 9-12 سوره فصلت).البته باید توجه داشت که خدا در قرآن گفته: "کن فیکن".یعنی خدا در هنگام آفرینش میگفت بشو و میشد.در ادیان سامی خداوند جهان را از " هیچ " آفریده است . در تورات آمده است که: خدا گفت " روشنایی شود و روشنایی شد"خدا گفت زمین نباتات برویاند ،علفی که تخم بیاورد و درخت میوه ای که موافق جنس خود میوه آوردکه تخمش در آن باشد بر روی زمین، و چنین شد . خدا گفت زمین جانوران را موافق اجناس آن ها بیرون آورد، بهایم و حشرات و حیوانات به اجناس آنها چنین شد....
در قرآن آمده است که: خدا آسمان و زمین را برای غرض محقق و حکمتی بزرگ آفرید خدا انسان را از آب نطفه بیافرید...... و چهار پایانی را برای انتفاع شما نوع بشر خلقت کرد...... و اسب و اشتر و حمار را برای سواری و تحمل ، مسخر شما گردانید و چیزی دیگر که شما هنوز نمی دانید برای شما خواهم آفرید.به این ترتیب در مذاهب سامی خداوند جهان و موجودات را از هیچ آفرید
در احادث اسلامی به نوبه ی خود آمده است که خداوند در شب معراج به پیامبرش محمد اطلاع داد که زمین را روز شنبه , کوه ها را روز یکشنبه , گیاهان و درخت ها را روز دوشنبه , آفریدنی های ناخوشایند را روز سه شنبه , نور را روز چهار شنبه , و حیوانات را روز پنجشنبه و آدم را روز آدینه اندکی پس از نماز جمعه آفرید (مشکوه المصباح زمخشری). بیضاوی در تقسیر مشهور خود از قرآن (انوار التنزیل و اسرار التاویل) تصریح میکند که خداوند آسمان ها را در روز پنجشنبه آفرید و خورشید و ماه و ستارگان را روز جمعه در آنها جای داد.
قرنهای پیاپی مومنان یهودی مسیحی و مسلمان بر این عقیده بودند که همه اختران تنها به خاطر روشن کردن روز ها و شب های آدمیان در آسمان جا داده شده اند: "و خدا ستارگان را در فلک آسمان گذاشت تا زمین را روشن کنند" (تورات سفر پیدایش باب 1) , " و چراغ های ستارگان را برای راهنمایی آدمیان در تاریکی های بیابان و دریا برافریختیم" (آیه 97 سوره انعام , آیه 5 سوره یونس , آیه 33 سوره انبیاء , آیه 37 سوره فصلت , آیه 5 سوره ملک). " و خداوند آدم را به صورت خود آفرید به او گفت که بارور شود و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیواناتی که بر روی زمین میخزند و حکومت کند , و همه گیاهان تخم داری که بر روی تمام زمین است و همه درخت های میوه دار برای او خوراک باشد زیرا که برای او ساخته شده است" (تورات , سفر پیدایش باب 1) . "و همه موجودات زمین را برای بهره شما آدمیان خلق کردیم (سوره بقره آیه 29) , " و اسب و قاطر و الاغ را آفریدیم تا بر آنها سوار شوید , و چهار پایان را آفریدیم تا از مو و پشمشان بهره ببرید و گوشتشان را بخورید ( آیه 7 و 8 سوره نحل) , "و برای شما نخلستان ها و تاکستان ها را آفریدیم تا میوه های فراوان از آنها بخورید (آیه 18 سوره مومنون) , "و مقرر کردیم که یکجا باغ انگور باشد و جایی مزرعه غلات (آیه 3 سوره رعد)".
هم چنین در تورات و انجیل آمده است: " در ابتدا خدا آسمان ها و زمین را آفرید... و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد و خدا روشنایی را دید که نیکو است , و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت . ... و شام بود و صبح بود روز اول" ولی در شرح کار های خداوند در روز چهارم آفرینش گفته میشود که : "و خداوند گفت که نیرها در فلک آسمان باشند تا به زمین روشنی دهند و روز را از شب جدا کنند , و خدا دو نیر بزرگ ساخت که اعظم را برای سلطنت روز و اصغر را برای سلطنت شب , و ستارگان را , و همه آنها را در فلک آسمان گذاشت تا بر زمین روشنایی دهند , و خدا دید که نیکوست , و شام بود و صبح بود روز چهارم"( بدین ترتیب در سه روز اول آفرینش قبل از آفرینش ماه و خورشید , شب و روز شده بود!)
در باب آفرینش انسان هر سه آئین سامی باور دارند که خدا اولین انسان , آدم را از گل آفرید و در او از روح خود دمید.پس از چندی حوا , همسر آدم و نخستین زن , را از دنده ی چپ آدم آفرید.(البته برخی از مسلمانان آفرینش حوا از دنده ی چپ آدم را رد میکنند و باور دارند که خدا , حوا را از گل باقی مانده از آدم خلق کرد.)خدا به این زوج دستور داد که در بهشت بگردند و از همه ی میوه ها به غیر از یکی (که به میوه ی معرفت نیک از بد معروف است) نخورند.برخی این میوه را گندم برخی سیب و ... میدانند.خلاصه روزی شیطان , مقرب ترین فرد قبل از آفرینش آدم به خدا که به دلیل سجده نکردن به آدم از درگاه الهی رانده شده بود و قسم خورده بود آدم را فریب دهد , مار را فریب داد و به داخل دهن او رفت و به قصد فریب دادن آدم وارد بهشت شد.(البته لازم به ذکر است که مسلمانان قبول ندارند که شیطان از از طریق راه یافتن به دهن مار و پنهان شدن در کالبد مار حوا را فریب داده.باید از آنها پرسید پس او که از درگاه الهی رانده شده بود چگونه دوباره توانست به آن راه یابد؟).بقیه داستان را از تورات نقل میکنیم: "و زن (حوا) به مار گفت از میوه درختان باغ میخوریم لیکن از میوه درختی که در وسط باغ (بهشت) است نمیخوریم , زیرا خدا گفت از آن مخورید وگرنه میمیرید" "... و مار به زن گفت: هر آینه با خوردن این میوه نخواهید مرد , بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید چشمانتان باز میشود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید شد.پس زن از میوه درخت گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد". گفته شده پس از این نافرمانی از امر الهی و خوردن میوه ممنوعه عورت آدم و حوا پیدا شد.پش شرم کردند و عورت های خود را پوشاندند و خود را از خدا غایم کردند. ادامه این داستان را از تورات میخوانیم" ... و خداوند گت: اینک که آدم از درخت معرفت نیک و بد خورده همانا مثل ما شده و عارف نیک و بد گردیده است , و اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته و بخورد و تا ابد زنده بماند.پس خدا او را از بهش بیرون کرد تا کار زمینی را که از آن گرفته شده بود بکند و شمشیر آتشباری را که به هر شو گردش میکرد مامور ساخت تا درخت زندگی را محافظت کند"
"... و آدم به زن خود حوا در آمد و او آبستن شد و قابیل را زائید , و بار دیگر آبستن شد و هابیل را زائید , و هابیل یه گله داری پرداخت و قابیل به زراعت.و بعد به مرور ایام قابیل از محصول زمین خود برای خداوند هدیه آورد و هابیل نیز نوزادان گله خود و پیه آنها را برای خداوند آورد , و خداوند هدیه هابیل را پسندید اما هدیه قابیل را منظور نداشت.پس خسم قابیل برافروخته شد و سر خود را به زیر افکند.آنگاه خداوند به او گفت چرا خشمناک شدی؟اگر تو هم هدیه ای مثل هابیل می آوردی هر آینه قبول من میشد.و واقع شد که چون به صحرا رفتند قابیل بر برادر خود هابیل برخاسته او را بکشت".این داستان با اندکی تفاوت در قرآن و احادیث هم آورده شده است.
پایان بخش اول .ادامه دارد... نوشته شده در مهشید 26 بهمن 3747 زرتشتی