۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

درود
دنباله ی جستار 4 از 5 "خدا و خدایان در باور ادیان سامی" را با هم میخوانیم:

در این جستار اندکی به "پیام آور" (حاملان وحی یهوه , پدر آسمانی و الله) , "انسان" و "دین" در باور ادیان سامی پرداختیم.

پیامبر در ادیان سامی:


پیامبر در ادیان سامی مردی ست که خدا پیش از آفرینش جهان تصمیم گرفته بوده که او را در زمان مشخصی از شکم مادری به دنیا بیاورد و او را پیک خاص خویش قرار داده پیام ها دستور ها و احکام خویش را به وسیله ی او به مردم برساند و او حاکم اعلای مردم(پیامبر شاه)باشد.وظیفه ی پیامبر در ادیان سامی آن بود که خدا را به مردم بشناساند مردم را از خشم و قهر او بیم دهد و به زور تشر تهدید و یا با لطافتی خاص مردم را وادار به ستایش و پرستش خدا و اطاعت از خودش کند.ذلیل , خفیف , تسلیم و فرمانبر بودن مردم در برابر زور و خشم و جباریت خدا و اراده ی او و پیامبرش اساسی ترین بخش تعلیم پیامبران سامی است و بیم همیشگی از خشم خدای زورمند زود رنج نیز پایه ی اصلی تعالیم پیامبران سامی را تشکیل میدهد.این خداشناسی در داستانهایی که خبر از خشم آوری خدا و نابودسازی اقوام نافرمان در آتش فشان و سیل و زلزله میدهد یبان شده است و در این داستان ها از مردم خواسته شده چشم و گوش بسته در فرمان پیامبر باشند.خدای ادیان سامی یک ذات دست نیافتنی و پیامبران ادیان سامی ذات های مافوق بشری اند.
پیامبر در ادیان سامی دریافت کننده و رساننده ی پیامی است که خدا به توسط یک فرشته از آسمان برای او فرستاده است.پیامبران ادیان سامی با واسطه با خدایشان در ارتباط اند و واسطه نیز جبرئیل است که از آسمان می آید و به آسمان برمیگردد و پیام می آورد و پیام میبرد
خدای پیامبران سامی در یک لحظه ی مشخصی خودش را به توسط فرشته ای به پیامبرش میشناساند . پیامبران ادیان سامی تا لحظه ای که برای نبوت برگزیده شده اند تلاشی برای شناخت خدا به کار نبرده بوده اند بلکه خدا در ازل اراده کرده بود که آنان پیامبر او باشند و برای تحقق این اراده آنها را به دنیا فرستاده و از لحظه ی تولدشان زیر نظر خویش پرورش داده و در لحظه ی مشخصی پیام خویش را برای آنها فرستاده و به آنها اطلاع داده که باید حامل پیام او برای انسانها باشند.پیام او نیز این است که انسانها بدانند که من بشر را فقط برای آن آفریده ام که مرا بپرستند چشم و گوش بسته به فرمان من و پیامبر من باشند دستورهای پیامبر مرا که دستور های من است بی چون و چرا اجرا کنند و فرمان هیچ حاکمی را نپذیرند و نبرند جز فرمان پیامر من و نمایندگان و جانشینانش که به دستور من تعیین شده اند.پیامبران ادیان سامی از خود هیچ اراده ای ندارند و اجرا کننده ی فرمان هایی اند که توسط وحی به آنها ابلاغ شده است.انبیای سامی در هر جامعه ای که بودند دنباله روان پیامبران قبیله یی خودشان بودند و میکوشیدند آن دسته از تعالیمی که کهنه و فرسوده شده اصلاح کنند و به صورتی مقبول اراثه دهند که با زندگی در جامعه آن زمان سازگار باشد.مثلا موسی در بنی اسرائیل دنباله رو یعقوب و اسحاق و ابراهیم بود.بعد ها در قبیله ی او عیسی آمد تا دین موسی را از آلایش ها بزداید و تعالیم موسی که در کتاب دینی یهود بود اساس دین او را تشکیل داد.پیامبر اسلام نیز خود را ادامه دهنده ی راه همه ی انبیای اسرائیلی اعلام کرد و به رسمیت شتاختن آن ادیان و قبول احکام کتاب های دینی یهود و مسیحی را بخش جدایی ناپذیر اسلام اعلام داشت و در عین حال همه ی مراسم دینی موجود در مکه را ضمن اصلاحات ساده یی(فقط با کنار نهادن بتها)تثبیت کرد.
موسی که توسط خدای بنی اسرائیل برگزیده شده بود تنها وظیفه اش رستگاری قوم اسرائیل از بردگی فرعون مصر و کوچاندن آنها به جای دیگری بود که در آزادی زندگی کنند و نه تنها رستگاری اقوام دیگر را در نظر نداشت بلکه به همه ی اقوام روی زمین به دیده ی دشمن درخور نابودی مینگریست و حتی همزیستی با اقوام غیر اسرائیلی را برای قوم خودش که پیروان "یهوه" بودند ممنوع کرده بود.تلاش جهادگرانه برای تصرف سرزمین های اقوام بیگانه و نابود سازی اقوام بیگانه اساس تعالیم موسی را تشکیل میداد.
پیامبران ادیان سامی بی اراده و تصمیم خودشان از جانب خدای قومی شان برگزیده میشدند و خدا در نخستین پیامش خویشتن را به آنها میشناساند و همچون یک پادشاه زورمند و فرمانده مطلق به او فرمان میداد

انسان در ادیان سامی:

در تعالیم ادیان سامی انسان ذاتا شرگرا و خیر گریز دانسته شده.خیر گریزی و شر گرایی انسان در ادیان سامی با نخستین انسان یعنی "آدم" ظهور می یابد.خدا روزی که آدم را آفرید به او گفت که به سخنان شیطان گوش ندهد که شیطان دشمن اوست. و به او گفت که از میوه ی یک درخت مشخصی نخورد. ولی آدم در عین حالی که در باغ خدا و نزدیک خدا میزیست هم به سخن شیطان گوش داد و هم از آن میوه خورد و در نتیجه مورد خشم خداوند قرار گرفت.در ادیان سامی تا زمانی که یک پیامبری بر سر مردم بود و مردم از او میترسیدند , ناگزیر از بدی دوری میکردند ولی همینکه فرصتی میافتند(مانند داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل) یا همینکه پیامبرشان از دنیا میرفت به روال سابقشان برمیگشتند.خیرگریزی و شرگرایی در ادیان سامی خصیصه ی ذاتی انسان است.در تعالیم ادیان سامی دستور داده شده که باید انسان های شر گرا(کسانی که خدای خودی را نمیپرستند و مطیع پیامبر زمانه نیستند) را نابود کرد تا شر از میان برود.
در ادیان سامی انسان هیچ اراده ای از خودش ندارد. با خرد خویش نمیتواند که نیک را از بد تشخیص دهد. با خرد خویش نمیتواند که به اراده ی خدا وافق گردد بلکه خدا هرکه را که دوست داشته باشد هدایت میکند و هرکه را که بخواهد گمراه و بد فرجام میکند.حتی انبیا از آن رو پیامبر شده اند که خدا پیش از آفرینش آنها اراده کرده بوده که پیام رسان او شوند و اراده ی خودشان هیچ نقشی در این میانه نداشته است.(در این باره شما را به متن قرآن رجوع میدهم).
انبیای سامی از مردم میخواستند که خرد را تعطیل کنند و به سخن و دستور پیامبر که سخن و دستور خدا ست گوش فرا دهند و تعلیم میدادند که هیچ انسانی نخواهد توانست که خیر و شر را تشخیص دهد مگر آنکه تعریفی را که پیامبر ارائه داده است را از پیامبر آموخته باشد.این باور در اسلام در تشیع نیز مورد تاکید شدید قرار گرفته آنجا که تصریح شده که بدون امام معصوم شناخت خیر و شر و تشخیص راه نجات از راه هلاکت برای هیچ کسی امکان پذیر نیست و از این رو انسان حتی یک لحظه نیز از امام بی نیاز نیست.
در فکر دینی اقوام سامی مردم نمیتوانند که خدا را بشناسند ولی خدا خودش را به وسیله ی فرشته ای به یکی از انسان های برگزیده اش معرفی میکند و سپس به وسیله ی این انسان گزیده که پیامبر اوست شناسانده میشود و هرکه نخواهد خدا را بشناسد این پیامبران با او وارد پیکار میشوند تا اجبارا به ذات او اعتراف کند.
البته هم اکنون پیروان سر سخت این ادیان چنین سخنانی را نمی پذیرند.ولی اندکی موشکافی در تاریخ مذاهب و آموزه هایشان به خوبی درستی چنین سخنانی را روشن میکند.همواره یکی از بزرگترین موانع پیشرفت علم و آزاد اندیشی مردمان همین باور های ادیان سامی بوده.

دین نزد اقوام سامی:

عبارت است از اعتراف اجباری یا اختیاری به ذات خدا عبادت خدا به وسیله ی نماز و روزه و انجام قطوس عبادی که توسط رهبران دینی تنظیم میشود , رفتن به زیارت خانه یی که مخصوص خداست و تقدیم قربانی های خونین به خدا برای راضی نگاه داشتن او.مثلا در اسلام گفته شده که ایمان داری عبارت است از عقیده به وجود الله , عقیده به پیامبری محمد , عقیده به وجود ملائکه , عقیده که کتاب های آسمانی پنج گانه (صحف ابراهیم تورات موسی و زبور داوود و انجیل عیسی و قرآن) , و عقیده به زندگی اخروی.و گفنه مسلمانی عبارت ست از اقرار کردن به اینکه هیچ خدایی جز الله وجود ندارد , اقرار کردن به اینکه محمد فرستاده ی الله است , برپا داشتن نماز های پنج گانه , دادن زکات مال , گرفتن روزه ی رمضان , رفتن به زیارت خانه ی الله که در مکه است.شیعیان اثنی عشری شرط دیگری نیز برای ایمان افزوده اند که عبارت است از باور قلبی و اقرار زبانی به امامت دوازده امام شناخته شده.
برترین نشانه ی ایمان در ادیان سامی دوست داشتن خدا است.دوست داشتن خدا در دوست داشتن پیامبر و اعضای خانواده اش(اهل بیت)نمود می یابد و دوست داشتن پیامبر در آن است که انسان مومن تمام وجودش -هم جانش و هم مالش- را در اختیار پیامبر قرار دهد و همواره از خدا بترسد.وظیفه ی انسان مومن در ادیان سامی عبادت خدا است که به توسط نماز روزه و حج انجام میگیرد .پیام اصلی دین نزد پیامبران سامی آن است که انسان باید تلاش کند به وسیله ی ستایش شبانه روزی خدا(ذکر الله)از خشم خدا در امان بماند و محبت خدا را جلب کند .در ادیان سامی آنچه خشنودی خدا را باعث میشود عبادت ذلیلانه است. پیامبران سامی آمده بودند تا مردم را عبادتگزار خدا و فرمان بر خودشان کنند .هدف تعالیم انبیای سامی ساختن آخرت است در ادیان سامی ((دنیا مردار است و طالب دنیا سگ مردارخوار))(الدنیا جنیفه و طلابها کلاب).

دنباله دارد...... نوشته شده در هرمزد شید 13 اسفند 3747 زرتشتی

۶۵ نظر:

  1. درود شاهی ایران زمین
    بسیار عالی و پر از نکته های جالب بود
    به راستی هم در این ادیان بارها به صورت زبانی آورده شده و شنیده ایم که بشر فطرت پاکی دارد اما همیشه می بینیم که این فطرت پاک با مرور زمان و بالارفتن سن و انجام گناه آلوده میشود و زنگار میگیرد و نیاز به تعالیم پیامبران دارد تا دوباره پاک و صیقلی گردد و همیشه درتمام بحث ها شنیده ام که عقل انسان بدون تعالیم پیامبران کامل نیست
    راستی چرا خدا عقلی ناقص به ما داده تا هممواره نیازمند باشیم؟ مگر نه اینکه بشر اشرف مخلوقات است و برترین آفریده خدا پس چرا خدا با همه توانایی عقل ما اینگونه ناقص آفریده؟؟
    من فکر میکنم اگر با دیده عقل و منطق به خیلی از این تعالیم بپردازیم نمیتوانیم آنها را کامل فرض کرده و اطاعتشان کنیم به همین خاطر خیلی از این تعالیم عقل ستیز هستند و مخالف خرد گرایی
    خردو عقل تا جایی به کارشان می آید که در خدمت فهم تعالیم باشد نه بیشتر
    شاهین گرامی سپاسگذارم از اطلاع رسانیت
    و سپاسکذارم بابت زحمتی که میکشی در راه روشنگری
    اما تنها کافیست هرکسی با دیده عقل و استدلال خود و چاشنی احساس لطیف انسانی به همه چیز نگاه کند تا بسیاری از ابهامات برطرف شود و هر انسان دنیایی شود که در هیچ ظرفی نگنجد
    پاینده باشی یار آریایی

    پاسخحذف
  2. درود شاهین عزیز
    نوشته هایت بسیار خواندنی و قابل تأمل است. به امید پیروزی خرد و خردورزی بر جهل و خرافات.
    پیروز باشی دوست خوبم
    پاینده ایران

    پاسخحذف
  3. معرفي ميرزا حسن رشديه از پيشقدمان نهضت فرهنگي در ايران

    ** فقط ببينيد ملايان بي سواد مفت خور آشغال چه بلائي بر سر اين مرد فرهنگ دوست ايراندوست آورده اند!!

    پاسخحذف
  4. ...در ادیان سامی انسان هیچ اراده ای از خودش ندارد. با خرد خویش نمیتواند که نیک را از بد تشخیص دهد. با خرد خویش نمیتواند که به اراده ی خدا وافق گردد بلکه خدا هرکه را که دوست داشته باشد هدایت میکند و هرکه را که بخواهد گمراه و بد فرجام میکند!!

    پس از خدا ميپرسم اگر ما انقدر تعطيل هستيم چرا مارا ميگيرد و در جهنم ميكند كسي بايد به جهنم برود كه مغزش از اول تعطيل نبوده و اعمال را با خرد خويش انجام داده نه با شعور و دستور ديگري
    اي بيشعور خدا

    پاسخحذف
  5. محمد علی ابراهیمی۱۳ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۲۱:۱۸

    میلاد با سعادت منجی علم بشریت حضرت ختم مرتبت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم را بر عموم جهانیان و به خضوض مسلمین جهان تبریک و تهنیت عرض می کنم ............



    ای دل و جان من فدای محمد *** های و هوی من از برای محمد
    آمده‏ام تا زبان به مدح و ثنایش *** بگشایم، کنم دعای محمد
    مظهر جامع صفات خدا اوست *** کی ثنایی بود سزای محمد
    کیستم من که قدر او بشناسم *** یا که باشم سخن سرای محمد
    من که باشم که وصف او بتوانم *** وصف احمد کنند برای محمد
    سید مرسلین حبیب خداوند *** کو کسی در دو کون تای محمد
    قدر او برتر است از همه قدری *** نرسد کس به اصطفای محمد
    ماند روح القدس ز همرهی او *** در شب معراج و ارتقای محمد
    گفتا نزدیک‏تر گرآیم از این من *** بال و پر سوزدم خدای محمد
    غایت آفرینش همه هستی *** نیست جز ذات بابهای محمد
    نور او رو نمود از اول خلقت *** دیگر آن جمله در قفای محمد
    گرچه بی سایه بود شخص لطیفش *** همه بودند سایه‏های محمد
    می‏رسد دمبدم ز قبّه افلاک *** نصّ «لولاک» از برای محمد
    جمله عالم طفیل ذات شریفش *** آمده بهر رو نمای محمد
    آن‏چنان زد ندای عالی ایمان *** که جهان پر شد از ندای محمد
    کوس توحید در زمین و زمان کوفت *** آسمان گیر شد صدای محمد
    بانگ اسلام در جهان همه پیچید *** قبّه چرخ شد درای محمد
    انبیا جمله در دعا به شب و روز *** خواسته از خدا لقای محمد
    همه را آرزوی امنی او *** طالب شرع جانفزای محمد
    او چون کلّ است و دیگران همه اجزا *** مجتمع جمله در ردای محمد
    هست او روح این جهان به‏حقیقت *** انبیا جملگی قوای محمد
    هیچ پیغمبری دیگر نشد او را *** ابتلا هم چو ابتلای محمد
    بهر آن تا کند شفاعت بنده *** آمده‏ام بر در سرای محمد
    می‏کنم فخر بر شهان و سلاطین *** ز آن که هستم کمین گدای محمد
    یا الهی به حق عزت وجاهت *** که کنی روزیم لقای محمد
    کنیم حشر در ملازمت او *** دهیم جای در لوای محمد
    فیض را جرعه‏ای دهی ز شرابش *** تا که شفا یابد از دوای محمد


    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم .....

    پاسخحذف
  6. محبوبه عموآقایی۱۴ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۳۲

    درووووود

    آرياناز گرامي

    خواهش مي كنم من كاري نكردم

    در حدي كه مي تونستم فقط پاسخ دادم

    همين



    براتون آرزوي شادكامي و پيروزي دارم

    پاسخحذف
  7. محبوبه عموآقایی۱۴ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۴۲

    دروووود شاهین

    من یه سوال روشن دارم
    یه پاسخ روشن در عوضش می خوام

    تو خودت اینا را باور داری یا فقط به عنواد دیدگاه اینجا نوشتی؟؟
    آرا این حرفا بد بود برام
    و غیر قابل تحمل

    بعضی هاش که از نظر من فقط برای رفع خستگی مزاح هست که اصلا بهش اشاره نمی کنم
    اگه خودت بهش باور داری
    داشته باش
    پیروز باشی

    1- می دونی تو قرآن نوشته پیامبری از جنس خودتان آفریدیم
    کسی که مثل شما می خوره و می خوابه و بعد می یمیره
    این مافوق بشریش کجاست؟؟؟؟؟
    باشه
    ما فرمانبردار و بی خردیم دیگه چی؟؟؟

    اااا
    این که یم گن آدما وجود داشتن یه بحث فلسفی من که حالشو ندارم
    عالم ذره رو می گن که خدا برای پرسیدن او از ما تائیدیه گرفته
    خودت بقیه اش رو برو بخوون
    خدا باید بتونه با پیامبراش حرف بزنه؟؟؟
    یعنی باید جسم داشته باشه
    این کفر هست!!!
    یه چیز دیگه رو برای پرستیدن انتخاب کیند که حرف بزنه باهاتون !!!
    خوب معلومه چون سیر دین رو به تکمیل بوده هر کدوم قبلی را تائید می کردند
    آره معلومه که اسلام باید بعضی از رسومی که اشکال داشته را تائید کمی کرده و بعضی ها هم جدید گذاشته
    اا دختر کشی هم یادت رفت کنار بت پرستی
    یا شراب خواری
    یا قصاص قبیله ای
    ....
    انسان داری وجدان و نفس اماره بوده

    خرد
    ما تا چیزی را با خرد نپذیذم دین نمی دونیم
    خودتم تو کتابای دینی مون درسیا خوندی
    فقه و دین ما عین خرد و عقل هست

    نظرات در مورد انسان و دین که واقعا توهین بود

    در پناه خدا

    بدرووود

    پاسخحذف
  8. محبوبه عموآقایی۱۴ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۴۳

    دروووود شاهین

    من یه سوال روشن دارم
    یه پاسخ روشن در عوضش می خوام

    تو خودت اینا را باور داری یا فقط به عنواد دیدگاه اینجا نوشتی؟؟
    آرا این حرفا بد بود برام
    و غیر قابل تحمل

    بعضی هاش که از نظر من فقط برای رفع خستگی مزاح هست که اصلا بهش اشاره نمی کنم
    اگه خودت بهش باور داری
    داشته باش
    پیروز باشی

    1- می دونی تو قرآن نوشته پیامبری از جنس خودتان آفریدیم
    کسی که مثل شما می خوره و می خوابه و بعد می یمیره
    این مافوق بشریش کجاست؟؟؟؟؟
    باشه
    ما فرمانبردار و بی خردیم دیگه چی؟؟؟

    اااا
    این که یم گن آدما وجود داشتن یه بحث فلسفی من که حالشو ندارم
    عالم ذره رو می گن که خدا برای پرسیدن او از ما تائیدیه گرفته
    خودت بقیه اش رو برو بخوون
    خدا باید بتونه با پیامبراش حرف بزنه؟؟؟
    یعنی باید جسم داشته باشه
    این کفر هست!!!
    یه چیز دیگه رو برای پرستیدن انتخاب کیند که حرف بزنه باهاتون !!!
    خوب معلومه چون سیر دین رو به تکمیل بوده هر کدوم قبلی را تائید می کردند
    آره معلومه که اسلام باید بعضی از رسومی که اشکال داشته را تائید کمی کرده و بعضی ها هم جدید گذاشته
    اا دختر کشی هم یادت رفت کنار بت پرستی
    یا شراب خواری
    یا قصاص قبیله ای
    ....
    انسان داری وجدان و نفس اماره بوده

    خرد
    ما تا چیزی را با خرد نپذیذم دین نمی دونیم
    خودتم تو کتابای دینی مون درسیا خوندی
    فقه و دین ما عین خرد و عقل هست

    نظرات در مورد انسان و دین که واقعا توهین بود

    در پناه خدا

    بدرووود

    پاسخحذف
  9. شگرفترین دستاوردهای آیات عظام

    پاسخحذف
  10. شاهین (نویسنده وبلاگ)۱۴ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۴۷

    درود بر محبوبه عزیز
    دوست من , هرچه در این وبلاگ مینویسم را باور دارم
    متاسفم که این حقایق برایت غیر قابل تحمل بود دوست من
    آری.در قرآن نوشته پیامبر از جنس خودتان است.ولی پرسیده بودی این ما فوق بشریت کجاست.از تو پرسشی داشتم.تا به حال قرآن را به فارسی خوانده ای؟اگر خوانده ای , چگونه؟سر سری یا با دقت؟اگر با دقت خوانده ای برایم بسیار جای شگفتی دارد که این پرسش را پرسیدی.بهتر است یک نگاهی به آیاتی که برای پیامبر تبعیض قائل شده بیندازی.حتا در باره ی زناشویی پیامبر نیز حکمی جدا قائل شده.بهتر است تویی که این همه به فقه اسلامی باور داری به روایات و همان کتب فقهی نگاهی بیندازی تا بفهمی چرا پیامبر مافوق بشر است.
    من هرگز نگفتم شما بی خرد هستید.لطفا حرف در دهان من نگذار.بلکه دین و آئین و فقهی که بهش باور داری انسان را در حد میمون تقلید کار پایین آورده تا جایی که برای "ریدن" هم حکم داده.
    آیا من گفتم خدا باید بتونه با پیامبرش حرف بزنه؟؟؟؟دوست عزیز خواهش میکنم نوشتار هایم را با دقت بخون.من گفتم خدا باید جسم داشته باشه؟؟؟!!!
    سیر دین در تکامل بوده.!! آهان پس خداوند تابع زمان و مکان بوده.خدای "علی کل شیء قدیر" باید هدایت بندگانش را تکاملی انجام میداده.چون اینقدر توانا نبوده که بتونه یک جا و یکبار انجام بده.دوست من , شما هم یادت رفت بگی چرا در کنار ممنوع شدن" دختر کشی , بت پرستی یا شراب خواری یا قصاص قبیله ای " توسط اسلام پیامبر بزرگوار اسلام و الله , برده داری را ممنونع نکردند؟مگر شما باور ندارین که اسلام تکمیل شده ترین , آخرین و برترین دین هست؟پس برده داری درست بوده که کامل ترین دین اون رو ممنونع نکرده؟پس برده داری به خلاف شرع ممنون شده که آخرین دین اون رو ممنوع نکرده؟اگر اسلام آخرین دین هست , پس برده داری چگونه ممنوع میشد؟آیا ممنوع نکردن برده داری توسط اسلام خود یکی از شوند های کامل نبودن اسلام نیست؟آیا این نقص نمی طلبد که آئینی کامل تر از اسلام بیاید که برده داری را نیز ممنونع کند؟فقهی که برای "ریدن" هم حکم داده پس چرا برده داری را ممنوع نکرده؟دوست عزیزی که به تکاملی بودن آئین ایمان داری , اکنون که قرن 21 هست و دوره ی جدید حیات آغاز شده و 1400 سال از اسلام میگذره , دنیا نیازمند دین و باور جدیدی نیست که در آن برده داری ممنوع و خیلی از رذایل اخلاقی دیگر ممنونع شده باشد؟
    فقه شما عین عقل است؟مگر در فقه شما (رساله ی خمینی چاپ پیش از سال 70) گفته نشده : اگر شما در طبقه ی بالا ی عمه تان زندگی میکنید و از قضا تخت اتاق شما درست بالای تخت اتاق عمه تان قرار دارد , اگر زلزله شود و سقف بریزد و شما بر روی عمه تان افتید و از این عمل بچه ای به دنیا بیاید آن بچه حلال زاده ست.
    این فقه کجا با خرد هم خوانی داره؟دوست من , تو جزء انگشت شمار مسلمونی هستی که از فقه اسلامی دفاع و طرفداری میکنی.بیشتر مسلمون ها خودشون قبول دارند که فقه چیزی جز چرندیات نیست که مشتی دیوانه و سود جو آنها را نوشته اند
    در نوشتار قبلی از من خواسته بودی پاسخت را ندهم.ولی دیدگاهت در این نوشتار جدا احتیاج به پاسخ داشت
    به امید پیروزی خرد بر خرافه

    پاسخحذف
  11. درود شاهین عزیز
    بعد از حذف وبلاگم اینجا رو هم گم کرده بودم که امروز بالاخره پیدا کردم!
    مطلبت رو هم سیو کردم که بخونم و نظرمو بگم.
    زنده باشی.
    پاینده ایران.

    پاسخحذف
  12. محبوبه عموآقایی۱۵ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۸:۰۳

    دروووووود
    من نگفتم جوابمو نده گفتم اول بهش فکر کن بعد بده

    دفاع از فقه اسلاامی شوخی می کنی من حتی یک بار فقه هم نخووندم که بخوام دفاع کنم
    تو کدوم فقه می گی بذار صریح بهت بگم
    تو آیت الله خمینی را می گی
    آیت الله منتظری رو می گی
    آیت الله صانعی رو می گی
    آیت الله مکارم شیرازی رو می گی
    آیت االله بهجتو می گی
    آیت االله نوری همدانی رو می گی
    یا شاید ایت الله یزدی رو می گی
    تینا نظراشون خیلی تو فقه فرق می کنه
    بذار بگم می دونم می خوای بگی پس چطور این دینی که تو می گی اینقدر با نظر فرق داره
    تازه اینا فقط شیعه جعفری هست
    جواباتو همه رو حفظم
    فقه چیزی که با مطالعه در روایات به دست می یاد اختلاف توش هست
    من از نظر یه نفر حمایت می کنم
    فقط و ازش دفاع می کنم

    می دونی شاهین این نظرت واقعا برام شوکه کننده بود
    بذار بریا جواب وقتی به تو می گم فکر کن پاسخ بده
    خودمم با فکر کردن بیشتر پاسخ بدم

    اما یه چیزو می دونم تعصب راه تفکر رو می بنده

    تو منو در نظر بگیر اصلا با قرآن آشنا نیست بران کانل توضیح بده


    یه چیز دیگه

    من همیشه به این که تو به اسلاام عقیده نداری احترام گذاشتم
    هرگز به آئین تو اهانت نکردم
    اگه من هم نمی خواستم به زرتشت ( درود خدا بر او ) کار نداشته بتشک
    به شما و ایین شما گیر بدم
    می توونستم

    این کارو نمی کنم
    چون دینم بهم اجازه نمی ده
    این گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک نیست
    هست؟؟
    سوال درسته
    اما ایراد گیری؟؟؟
    اون عمه هر نمی توونم بهت جواب ندم
    تو خووندی که برای ما خوک حرام هست
    مگر در جایی که ضرورت ایجاد کنه
    اشکال نداره در حد رفع گرسنگی و احتیاج نه بیشتر
    این یعنی ضرورت
    زنای با محارم هم حکم قتل داره
    مگر بر اینکه به قول اون رساله یه حادثه غیر منتظره اتفاق بیفته
    اینو بهش می گن نه قصد داشته نه فعل ( یعنی نه می خواسته این کارو بکنه و نه خودش کرده از نظر نیت و عمل)
    اینو نباید به قتل برسونن
    این حکم کجاش با عقل تو جور در نمی یاد؟؟؟

    فعلا
    تا من یکم فکر کنم

    در پناه خداا
    بدروووود

    پاسخحذف
  13. ريشه كراوات ايراني است
    (هرچند از فرانسه به همه جهان رفته است)
    بروزم

    پاسخحذف
  14. به عنوان هدیه خداحافظی این صوت های آسمونی رو بهتون تقدیم می کنم، گرچه با حجم بالا آپ کردم تا از کیفیتش کم نشه، امیدوارم دانلود کنید و گوش بدید تا روحتون تازه بشه. آثاری از دریا دادور و مهسا وحدت ایران.
    تا درودی دیگر بدرود.

    پاسخحذف
  15. درود بر شما دوست گرامی.
    شما را در تارنمای هخامنشیان دیگر نمی بینم و زین روی از پی گیری این نوشتار پرمایه تان دور افتاده بودم. چون همیشه آموزنده و پرمایه بود. با آرزوی بهروزی و شادکامی شما دوست بلندپایه ام

    پاسخحذف
  16. آرزوهای محمد :

    محمد 3 آرزو داشته:

    1- قدرت و جاه و مقام برای خودش 2- سالاری و اقتدار اعراب بر جهان 3- اقتدار و سالاری مردان بر زنان
    ( در این سه تا آرزو بت شکستن و شناساندن الله و یگانه پرستی و دوری از شرک و بت پرستی هم هیچ جائی نداشته !!
    هیچ جائی!!)
    بروزم

    پاسخحذف
  17. محبوبه عموآقایی۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۱

    درووووووووود

    خووبی؟

    می دونی شاهین نمی دونم چرا دوباره حرف زدنمون مثل حمله و دفاع شده

    مثل اون دفعه دلم می خواد خودمو کنار بکشم
    چون هر وقت این طور بشه هر کدوم از دو طرف دوست دارم رو موضعشون بیشتر پا فشاری کنن
    بگذریم فعلا


    ببخشید من اصلا نفهمیدم یعنی چی تبعیض
    منظورت اینه نوشته ما به تو وحی می کنیم
    یا بر تو نماز شب واجبه
    یا تو میزان سنجش اعمال قومت هستی مثل ابراهیم
    یا چیزی دیگه؟؟
    منظورت از زناشویی لابد این که بعد نمی تونستن با همسران پیامبر ازدواج کنن
    و یا این که دستور داده تو دیگه نمی تووین ازدواج کنی ؟؟؟
    ایناست
    باشه این تبعیضا باشه
    من خیلی مونده تا اونجا برسم که بخوام همچین توقعی از خودم داشته باشم که تبعیضا شامل منم بشه

    میمون تقلید کار؟؟؟
    میمون خرد نداره
    ولی ما با خرد اندیشه کسی را برای تقلید انتخاب می کنیم که فکر می کنیم بهترینه
    و برای رسیدن به هدفمون فکر می کنیم لازم
    یه شاگرد و استادی هست
    خوب تو دوست داری این طوری بهش نگاه کنی بکن
    اما اون طوری که تو می گی نیست
    والله ما برای کارهای با اهمیت ترم خودمون تصمیم می گیریم چه برسه ...

    من حرف تو دهن شما نمی ذارم
    متنتم کامل می خوونم
    منظورت از این که خدا در ادیان سامی از طریق فرشته ها با پیام آوراش حرف می زده یعنی چی؟؟
    خوب گمون می کنی مثلا زرتشت مستقیم با خدا حرف می زده!؟؟
    خوب من عمق نوشته تو درک کردم
    غیر از این چه برداشتی می شه داشت
    و سخن گفتن یعنی محدود کردن خدا
    یعنی جسم داشتن

    دین ما تنها تو کتابمون نیست
    خوب چرا روش پیامبرمونمو نگاه نمی کنی
    یعنی تو بلال حبشی را نشنیدی
    اون مبارزه با برده داری نبود!!؟؟
    فیلم محمد هم ندیدی
    خوب باید از اون نظرم تحقیق کنی
    حالا چرا اون موقع خدا صریح ممنوع نکردو
    من چه جوری بهت ثابت کنم شرایط فکری کردم نمی پذیرفته و تو که اصلا اینو قبول ندایر چه فایده ای داره من بیشتر بگم
    تو فیلم بر باد رفته رو دیدی می خوام بگم تو غیر از تاریخ ایران تاریخ جهانم خووندی
    ندیدی سر همین مسدله برده دایر چه جنگی بین شمال و جنوب سر گرفت
    تازه این بعد از ظهور اسلام بود
    همون موقع هم وقتی خدا می گفت شما همه بربرید تنها تفاوتتون تقوی شماست مشرکان نمی پذیرفتند
    وقتی حضرت علی بیت المال را مساوی تقسیم کرد اونو تحمل نکردند و کشتن
    نمی دونم اینا کجاش برده داری
    یا برده داری جنسی
    اینو بخوون یکم دیدگاهت باز تر بشه
    اسم اینام مسلمونه یعنی
    لابد باید جواب کارا اینام بدم!!
    http://www.fararu.com/vdcaainy.49nu615kk4.html

    ادامه مطلبتو بده دلم می خوام بقیه اشم بدوونم

    یه چیز دیگه تو گفتی با کسایی که ما بهشون می گیم خشکه مذهب مشکل داری مثل خدوم
    اما این حرفات بر خلاف اون چیزی بود که گفتی ( ناراحت)

    پاسخحذف
  18. محبوبه عموآقایی۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۴

    من یکم آیه هامون برات پیدا کردم همه اش از بقره است
    بی دلیل
    فقط بخوون
    نمی شه که تو فقط از دیدگاهات بگی

    "
    هر حكمى را نسخ كنيم يا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم بهتر از آن يا مانندش را مى‏آوريم مگر ندانستى كه خدا بر هر كارى تواناست (۱۰۶)
    مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۰۶﴾


    مگر ندانستى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست و شما جز خدا سرور و ياورى نداريد (۱۰۷)
    أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ﴿۱۰۷﴾


    آيا مى‏خواهيد از پيامبر خود همان را بخواهيد كه قبلا از موسى خواسته شد و هر كس كفر را با ايمان عوض كند مسلما از راه درست گمراه شده است (۱۰۸)
    أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ ﴿۱۰۸﴾


    بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو مى‏كردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست (۱۰۹)
    وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۰۹﴾


    و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد و هر گونه نيكى كه براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا باز خواهيد يافت آرى خدا به آنچه مى‏كنيد بيناست (۱۱۰)
    وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱۰﴾


    و گفتند هرگز كسى به بهشت درنيايد مگر آنكه يهودى يا ترسا باشد اين آرزوهاى [واهى] ايشان است بگو اگر راست مى‏گوييد دليل خود را بياوريد (۱۱۱)
    وَقَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۱۱﴾


    آرى هر كس كه خود را با تمام وجود به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد (۱۱۲)
    بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۱۲﴾


    و يهوديان گفتند ترسايان بر حق نيستند و ترسايان گفتند يهوديان بر حق نيستند با آنكه آنان كتاب [آسمانى] را مى‏خوانند افراد نادان نيز [سخنى] همانند گفته ايشان گفتند پس خداوند روز رستاخيز در آنچه با هم اختلاف مى‏كردند ميان آنان داورى خواهد كرد (۱۱۳)



    افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمى‏گويد يا براى ما معجزه‏اى نمى‏آيد كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفته ايشان را مى‏گفتند دلها [و افكار]شان به هم مى‏ماند ما نشانه‏ها[ى خود] را براى گروهى كه يقين دارند نيك روشن گردانيده‏ايم (۱۱۸)
    وَقَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾


    ما تو را بحق فرستاديم تا بشارتگر و بيم‏دهنده باشى و [لى] درباره دوزخيان از تو پرسشى نخواهد شد (۱۱۹)
    إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۹﴾


    و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمى‏شوند مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى بگو در حقيقت تنها هدايت‏خداست كه هدايت [واقعى] است و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد باز از هوسهاى آنان پيروى كنى در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى داشت (۱۲۰)
    وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ﴿۱۲۰﴾


    كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده‏ايم [و] آن را چنانكه بايد مى‏خوانند ايشانند كه بدان ايمان دارند و[لى] كسانى كه بدان كفر ورزند همانانند كه زيانكارانند (۱۲۱)


    [

    پاسخحذف
  19. محبوبه عموآقایی۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۵

    اهل كتاب] گفتند يهودى يا مسيحى باشيد تا هدايت‏يابيد بگو نه بلكه [بر] آيين ابراهيم حق‏گرا [هستم] و وى از مشركان نبود (۱۳۵)
    وَقَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۳۵﴾


    بگوييد ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسماعیل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عيسى داده شده و به آنچه به همه پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده ايمان آورده‏ايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمى‏گذاريم و در برابر او تسليم هستيم (۱۳۶)


    قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۶﴾


    پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ايمان آورده‏ايد ايمان آوردند قطعا هدايت‏شده‏اند ولى اگر روى برتافتند جز اين نيست كه سر ستيز [و جدايى ] دارند و به زودى خداوند [شر] آنان را از تو كفايت‏خواهد كرد كه او شنواى داناست (۱۳۷)
    فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۳۷﴾


    اين است نگارگرى الهى و كيست‏خوش‏نگارتر از خدا و ما او را پرستندگانيم (۱۳۸)
    صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ ﴿۱۳۸﴾


    بگو آيا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مى‏كنيد با آنكه او پروردگار ما و پروردگار شماست و كردارهاى ما از آن ما و كردارهاى شما از آن شماست و ما براى او اخلاص مى‏ورزيم (۱۳۹)
    قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ﴿۱۳۹﴾


    يا مى‏گوييد ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط [دوازده‏گانه] يهودى يا نصرانى بوده‏اند بگو آيا شما بهتر مى‏دانيد يا خدا و كيست‏ستمكارتر از آن كس كه شهادتى از خدا را در نزد خويش پوشيده دارد و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست (۱۴۰)
    أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ كَانُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۴۰﴾


    آن جماعت را روزگار سپرى شد براى ايشان است آنچه به دست آورده‏اند و براى شماست آنچه به دست آورده‏ايد و از آنچه آنان مى‏كرده‏اند شما بازخواست نخواهيد شد (۱۴۱)



    براى هر كسى قبله‏اى است كه وى روى خود را به آن [سوى] مى‏گرداند پس در كارهاى نيك بر يكديگر پيشى گيريد هر كجا كه باشيد خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مى‏آورد در حقيقت‏ خدا بر همه چيز تواناست (۱۴۸)


    این از نظرم خیلی مهمه همون که قبلا بهت گفته بودم حالا خودشو پیدا کردم


    نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏اند و آنان همان پرهيزگارانند (۱۷۷)


    از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامى‏دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مى‏گيرد و حال آنكه او سخت‏ترين دشمنان است (۲۰۴)
    وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾


    و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مى‏كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد (۲۰۵)
    وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾


    و چون به او گفته شود از خدا پروا كن نخوت وى را به گناه كشاند پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است (۲۰۶)

    پاسخحذف
  20. محبوبه عموآقایی۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۶

    مردم امتى يگانه بودند پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‏دهنده برانگيخت و با آنان كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند و جز كسانى كه [كتاب] به آنان داده شد پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد به خاطر ستم [و حسدى] كه ميانشان بود [هيچ كس] در آن اختلاف نكرد پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند به توفيق خويش به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏كند (۲۱۳)
    كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾


    آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى‏شويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد بر [سر] شما نيامده است آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند تا جايى كه پيامبر [خدا] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند پيروزى خدا كى خواهد بود هش دار كه پيروزى خدا نزديك است (۲۱۴)
    أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ ﴿۲۱۴﴾


    از تو مى‏پرسند چه چيزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند] بگو هر مالى انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راه‏مانده تعلق دارد و هر گونه نيكى كنيد البته خدا به آن داناست (۲۱۵)



    برخى از آن پيامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عيسى پسر مريم دلايل آشكار داديم و او را به وسيله روح القدس تاييد كرديم و اگر خدا مى‏خواست كسانى كه پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلايل روشن كه برايشان آمد به كشتار يكديگر نمى‏پرداختند ولى با هم اختلاف كردند پس بعضى از آنان كسانى بودند كه ايمان آوردند و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفر ورزيدند و اگر خدا مى‏خواست با يكديگر جنگ نمى‏كردند ولى خداوند آنچه را مى‏خواهد انجام مى‏دهد (۲۵۳)
    تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿۲۵۳﴾


    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و كافران خود ستمكارانند (۲۵۴)
    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾

    پاسخحذف
  21. محبوبه عموآقایی۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۷

    خداست كه معبودى جز او نيست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبك او را فرو مى‏گيرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت‏سرشان است مى‏داند و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى‏يابند كرسى او آسمانها و زمين را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و اوست والاى بزرگ (۲۵۵)
    اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾


    در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست (۲۵۶)



    می دونم خیلی زیاد شد
    امید وارم تو هم وقت بذاری بخوونی
    ولی نه با عینک بد بینی
    این کتاب آسمانی من هست بهش اعتقاد دارم

    می تونستم آدرس بدم بری بخوونی
    اما گفتم کلا باشه اینجا سایر دوستانم استفاده کنن

    مثل همیشه
    مواظب خودت باش

    در پناه خدا دوست عزیزم

    من تو رو با هر دیدگاهی قبول دارم
    امیدوارم تو هم بتونی من و امثال منه بدون توجه به اعتقادمون بپذیری

    بدروووود

    پاسخحذف
  22. روز جهانی زن خجسته باد[گل]

    پاسخحذف
  23. شاهین (نویسنده وبلاگ)۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۳۵

    درود بر محبوبه عزیز
    دوست خوبم تو از فقه دفاع کردی.من ناروا سخن نگفتم.مگر این جمله ی تو نیست: "فقه و دین ما عین خرد و عقل هست" ؟
    دوست من مطمئن باش من بدون فکر کردن پاسخت را نمیدم.
    دوست خوبم برای همین هست که من با تو بحث میکنم.چون میدونم هیچ گاه توهینی به من و آئین زرتشت نمیکنی اگر هم جایی سخنی میگویی که توهین به حساب میاد , از روی عمد و دشمنی نیست.ولی اگر من بسیار به اسلام خرده میگیرم چون از ابتدا هم همین گونه مینوشتم.من و تو زمانی با هم آشنا شدیم که من اسلام رو در نوشته هام نقد میکردم.پس از من به دل نگیر اگر اسلام رو نقد میکنم.این دیدگاه منه.اگر تو هم میخواهی به نقد باور های من بپرداز و من هم اصلا ناراحت نمیشم.
    پرسیده بودی که آیا ایراد گیری مخالف با گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک نیست ؟ من پاسخ میدم که نه دوست من.نیست و نخواهد بود.روشن گری و بیان باور های شخصی بر خلاف گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک نیست.
    من به خوبی میدونم که زنا با محارم حکم قتل دارد.ولی من نمونه ای از خروار چرندیاتی که در فقه اسلامی مطرح شده را بیان کردم تا شوند شگفت زده شدنم از این سخنت: "فقه و دین ما عین خرد و عقل هست" رو بیان کنم.باز هم میگم نه این حکم و نه احکام چرت دیگری که در رساله ها مخصوصا رساله ی خمینی نوشته با عقل جور در نمیاد

    پاسخحذف
  24. شاهین (نویسنده وبلاگ)۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۴۰

    دوست خوبم من اصلا حمله و دفاعی در حرف زدنمون نمیبینم.طبیعت بحث کردن همین هست که گاهی لحن محکم تر میشه و گاهی لحن نرم تر. و این معنای جنگ و دعوا نمیده.
    خیر دوست من منظور من از تبعیضی که در قرآن برای محمد قائل شده این چیز هایی که تو گفتی نیست.اگر قرآن را کامل بخونی متوجه این تبعیضات میشی.بیان این تبعیضات در یک یا چند کامنت جای نمیگیرد و از حوصله بحث ما خارج هست. پس من تنها یک نشانی برای خوندن این تبعیضات بهت میدم : قرآن کتاب آسمانی اسلام
    اما در مورد تقلید:
    درست گفتی دوست من.میمون خرد نداره برای همین تقلید میکنه.ولی انسانی که بالاترین خرد رو در بین مخلوقات داره چه احتیاجی به تقلید داره؟کدوم آدم عقل سالمی تخم مرغ خونی رو میخوره؟کدوم آدم عقل سالمی تخته , پاستور و حتی شطرنج رو حرام میدونه؟کدوم آدم عقل سالمی پس از جنب شدن در خواب خود را نمیشوید؟کدوم آدم عقل سالمی آب آلوده به ادرار یا مدفوع رو پاک میدونه؟کدوم آدم عقل سالمی....
    دوست عزیز همه ی ما به حکم عقل درباره ی مسائل بالا و بسیاری از مسائل دیگر میدونیم چه کار کنیم.وقتی ملای بی مغزی حتی شطرنج رو حرام میدونه چرا باید بهش رجوع کرد؟ عقل انسان حکم میکنه شطرنج مضر که نیست هیچ , بسیار مفید نیز هست و ورزشی ست برای ذهن.(نگو که همه شطرنج رو حرام ندانسته اند.چون من کلی صحبت کردم و میدونم کسانی چون آیت الله صانعی حتی پاستور رو هم حرام ندانسته اند).ببینم منی که نه اسلام رو قبول دارم و نه فقه رو وقتی تخم مرغی رو میشکنم و میبینم که خون داره معلومه که نمیخورمش.دیگه چه احتیاجی به این داره که به رساله ی فلانی مراجعه کنم.یا چه احتیاجی هست که ببینم خمینی گجستک گفته که "اگر به اندازه ای بود که وقتی آن را هم زدی خون ناپدید شد مباح است" من هم این کار رو بکنم و اگر ناپدید شد بخورمش.عقل به من حکم میکنه این خون هر اندازه ای هم که بود نباید تخم مرغ را بخورم.انسان خود قدرت تشخیص بسیاری از خوبی ها و بدی ها رو دارد.

    پاسخحذف
  25. شاهین (نویسنده وبلاگ)۱۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۴۱

    اما دوباره پرداختی به مسئله ی ارتباط خدا با پیامبرانش از طریق فرشته ای واسطه:
    دوست عزیز زرتشت با خرد خود خدا را شناخت.بدون اینکه خدا فرشته ای بر او بفرستد.پیامبران ادیان سامی پیش از اینکه خدا با فرشته ای با آنها سخن بگوید , او را نمیشناختند.ولی زرتشت خود در زرفای وجود خود , خدا را شناخت و نه به وسیله ی فرشته ی وحی.این است یکی از تفاوت های پیامبران ادیان سامی با زرتشت.اگر تا جستار 5 از 5 صبر میکردی همه ی این ها رو در اون جستار مفصل توضیح میدم تا بفهمی که چرا من این مباحث رو مطرح کردم
    تو اولین مسلمونی هستی که من دیدم که میگه "دین ما تنها تو کتابمون نیست" .بر عکس تو همه ی مسلمونای دیگر اعم از شیعه و سنی بر این باورند که اسلام فقط قرآن است و راه و روشی که خلفای راشدین و امامان و پیامبر در پیش گرفت همه برگرفته از قرآن بوده.در باره ی بلال حبشی گفته بودی.خب دوست عزیز هر عقل سالمی هم حکم میکنه که وقتی کسی از تو جانب داری کرد (چه برده چه آزاده , چه سیاه چه سفید چه زرد چه سرخ , چه زن چه مرد) تو هم هوای اون شخص رو داشته باشی.واقعا آیا عقل اینگونه حکم میکنه که محمدی که در آن دوران یاران اندکی داشت و 1 نفر هوادار هم برایش نعمتی بود , به خاطر اینکه بلال برده ای سیاه بوده از وی روی گرداند؟محمد در طول مدتی که در مکه بود یاران اندکی برای خود جمع کرد.پس عقل حکم میکنه که محمد باید با روی گشاده و آغوشی باز از بلال استقبال میکرد.دوست عزیز من هم داستان همه ی برده های هوادار محمد را میدونم از جمله بلال و هم فیلم "محمد رسول الله" رو دیده ام. من باز هم قانع نشدم که چطور الله باید تابع زمان و مکان باشه؟چطور کامل ترین و آخرین دین که قرار است تا ابد جاودان باشه باید تابع زمان و مکان باشه؟چطور محمد و الله بسیاری از رسوم و سنت های دیگر رو برانداختند ولی برده داری رو نه؟چطور اولین کسی که شراب خواری رو که یکی از اجزای لاینفک زندگی مردمان اون روزگار بود رو ممنوع کرد ولی برده داری رو ممنوع نکرد؟
    درست اشاره کردی.من هم فیلم بر باد رفته رو بارها دیده ام و هم کتابش رو بار ها خونده ام.این فیلم و کتاب مورد علاقه ی من هستند.و به خوبی از جنگ هایی که برده داری فقط بهانه ای برای آن بود بین شمالی ها و جنوبی ها باخبرم.ولی هرچی باشه بالاخره 100 سال پیش برده داری ور افتاد.ولی دینی که کامل ترین و آخرین دین بود برده داری رو برنینداخت.اگر اسلام عزیز و الله تبارک و تعالی و محمد( ص ) لطف میفرمودند و همون 1400سال پیش همون گونه که رسم زنده به گور کردن دختران و پرستش بت ها و .... رو از میان اعراب برانداختند , برده داری را نیز بر می انداختند , شاید 100 سال پیش همچون جنگ هایی پیش نمی آمد و اگر هم رخ میداد حداقل مسلمین جهان به خود مینازیدند که" 1300 سال پیش دین و آئین ما و الله این رسم زشت رو برانداخته بود".همان گونه که امروز ما ایرانیان وطن دوست بر خود میبالیم که بیش از 2500 سال پیش کوروش بزرگ رسم برده داری رو در بابل ممنوع و یهودیان دربند بابلی و برده رو آزاد کرد.
    دوست عزیز من همیشه گفته ام و میگم که با بی خردان و مغز تعطیلان و خشک مذهب ها مشکل دارم.از هر تیره و قومی هم باشند.از کرتیر (مغ بلند پایه زمان ساسانیان) گرفته تا بسیاری از ملایان اسلامی خاخام های یهودی و کشیشان مسیحی , بسیجیان و ذوب شدگان در ولایت رو خارج از انسان میدونم و ازشون بیزارم.ولی نفهمیدم برای چی از من ناراحتی؟!

    پاسخحذف
  26. محیویه عموآقایی۱۸ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۸:۲۷

    درووود شاهین عزیزم
    من ازت ناراحت نیستم

    یه چیزی بگم

    تو مگه قبول نداری دین زرتشت که به اون معتقدی کامله؟؟؟

    خوب اون انتخاب کردی معنی اینو می ده
    حالا چرا باید به بقیه ثابت کنی دینشون که می گه کامل اشتباهه و خرد بهش بگیری
    تنها اسلام نیست
    مسیحی و یهودی و مسلمون نداره
    همه فکر می کنن دینشون کامل حالا تو چرا باید به ما خلاف اینو ثابت کنی؟؟
    می دونی چرا
    چون خودت به اعتقاد قلبی به باورت نرسیدی
    مگه تا حالا شده مثلا یه مسلمون یا مسیحی بیاد از دین زرتشت خرده بگیره؟؟
    نه چون گمون می کنه اصلا نیازی به این کار نیست

    یه چیز دیگه
    کتاب قانونو دیدی ؟؟؟
    در مردش حرف بزنیم ؟؟؟

    ببین تقلید نه کور کورانه
    نه من خودم اصلا بریا کارام به کسی مرجعه نمی کنم
    مگه مسلمونا اطراف تو یان کارو می کنن؟؟
    واقعیت زندگی رو ببین
    من خودم تا حالا 3 بارم دستم به رساله ام نخورده ( چشمک)
    می دونم سکی که ازش تقلید یم کنم خردو قبول داره
    من هم شطرنج بازی می کنم
    هم پاسور
    هر کی هم گفته حرامه بریا خودش گفته
    ببین همه احکام فقه با مثال آورده شده
    حتی تو قانون مجازات اسلامی هم با مثال
    تو باید حکمشو بفهمی
    تو قبول نداری اگه کسی از روی بالا بلندی بانیروی باد بیفته روی کسی و اون زیریه بمیره
    اون طرف مقصر نیست
    این حکم با عقلت جور در نمی یاد؟؟
    اونم که گفتی همون بود دیگه

    نظرتو در مورد قرآنا که گذاشتم نگفتی
    دست کم آیه 177 رو بگو

    بعد دوباره بر می گردم
    بیشتر حرف بزنیم

    در پناه خداا
    مواظب خودت باش
    شاد و پیروز باشی دوست من

    بدرووود

    پاسخحذف
  27. به یزدان که گر ما خرد داشتیم
    کجا این سرانجام بد داشتیم
    درود شاهین گرامی
    درود محبوبه عزیز
    خواستم بگم هستم و این بحث رو پابه پای شما دنبال میکنم
    فقط میخوام یه نکته رو بگم
    من روی هیچ دینی تعصب ندارم و ازش دفاع نمیکنم
    درسته ما از دین زرتشت انتقاد نمیکنیم از دین مسیحیت انتقاد نمیکنیم بر حسب شرایط زمانی و مکانی
    اگر احتمالا در اواخر دوره ساسانی زندگی میکردیم انتقاد از دین زرتشت راحق خود می دانستیم یا اگر در قرون وسطی در اروپا زندگی میکردیم انتقاد از دین مسیحیت را حق خود می دیدیم
    در واقع من اینها را انتقاد به دین نمی بینم
    تمام این حرفها انتقاد به وضع موجود ماست چون به اسم یک دین سرکوب می شویم و خرافاتش را به خوردمان می دهند
    من گاهی حق خود میدانم که از اسلام انتقاد کنم چون بهترین سال های عمرم بر اثر آنچه به اسم این دین بر سرم آمده از بین رفته
    من این طغیان این اعتراض نهفته در کلام بسیاری از جوانان را به خوبی درک میکنم و هرآنچه را که مبارزه با خرافات است و باعث نزدیکی جامعه ما به خردگرایی میشود مقدس میدانم
    پاینده باشید

    پاسخحذف
  28. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  29. محبوبه عموآقایی۱۹ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۵۱

    درووووود
    هم به آریاناز نازنین
    و هم شاهین عزیز
    خوشحالم که هنوز با هامون ادامه می دی
    می دونی آریاناز اصلا دین خیلی تفاوتی نداره به نظر من
    مهم انسان بودن هست

    خوب دین هم انسان بودن را آموزش می دهد
    حالا اگه دچار انحراف می شده دین بعدی می آومده

    هر
    ز نمی توان به خاطر پیروان یک یدن روی خود اون قضاوت کرد
    همیشه در طول تاریخ دین بازیچه سیاست شده
    و خوب به دوران ساسانیان اشاره کردی
    و شاید بشه گفت اجتناب نا پذیر مگر اینکه ...

    شاهین فقط یه جیز دیگه است که اضافه کنم

    دیگه حتی یک کلمه از اسلام هم بدونی می دونی پیامبر در غار حرا هنگام عبادت به پیامبری مبعوث شد و تابع دین پدرانش ابراهیم بود
    بی خیال

    شاهین واقعا نمی تونیم در مورد یه چیز دیگه بحث کینم
    حالا که دو تاییتون هستین یه چیزی بگم
    من برام حجاب و پوشش در دین زرتشت سوال شده
    برام در موردش توضیح بدین
    سوابق تاریخیشم بدین
    یه چیزایی در موردش شنیدم بعد می گم
    خیلی سخت نگینا!( چشمک)
    یه چور که بفهمم
    سپاس
    از هر دو تون
    راستی آریاناز عزیز
    من 23 سالمه
    من بعضی وقتا احساس می کنم داره عمرم از بین یم ره
    تو کشورم
    و سرمایه هامونو هر روز بیشتر از دیروز از بین می ره
    به خاطر یه چیز دیگه ام نگران
    آینده سیاه تر
    بدون دین و خدا
    برای فرزندان یاران
    از دین گریزی نگرانم

    بدروووود

    پاسخحذف
  30. شاهین عزیز بالاخره خوندم همه رو...استفاده کردم.یه دنیاممنونم دوست خوبم.

    پاسخحذف
  31. شاهین (نوسنده وبلاگ)۲۰ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۲۹

    درود بر محبوبه و آریاناز عزیز
    نخست باید بگم آریاناز عزیز موضوع خوبی را پیش کشیدی.من هم باهات موافقم.احتمالا اگر ما اکنون در زمان مغ های خشک مذهبی مانند "کرتیر" زندگی میکردیم به آئین مغان بسیار خرده میگرفتیم.ولی باید توجه داشته باشیم که آئین مغان پیوندی با آئین زرتشت نداشت و رشته ی پیوند با آئین زرتشت را از دست داده بود.ما هر زمانی که از آئین زرتشت سخن به میان می آوریم مرادمان آئین گاتهاست و نه آئین مغان.
    ولی در پاسخ به محبوبه عزیز:
    دوست خوبم شما آئین اسلام را به "لا اکراه فی الدین" و "لکم دینکم ولی دین" و "انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا" و "قل یا اهل اکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم" میشناسی ولی خیلی ها هم اسلام را به "ان الدین عند الله الاسلام" و "قاتلوا الذین لا یومنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن ید و هم صاغرون " میشناسند.مشکل ما این دوگانگی آیات مکی و مدنی ست.
    اما چون خودت خواستی دیگر این بحث را ادامه نمیدهم تا نوشتار های بعدی.ولی در باره ی حجاب در آئین بهی پرسیده بودی:
    همان گونه که همیشه گفتم من هرچه خارج از گاتها و یسنا ها باشد را نمیپذیرم و آن را به عنوان انحراف در آئین و باور های زرتشت میدانم.اگر تا کنون گاتها را خوانده باشی میبینی که هرگز در آن به امور جزئی و شخصی پرداخته نشده و آئینی که از گاتها برداشت میشود یک باور کلی در نکوهش بدی و ستایش نیکی ست.روش نیک زندگی کردن و نیکو بودن را به گونه ای کلی آموزش داده و همگان را از خشونت , دروغ , زیر بار حاکمان ظالم و متولیان دینی رفتن , آزار انسان ها و حیوانات و تمام آفریده های سود رسان اهورامزدا برحذر داشته.آئینی ست که همه را با هر گونه زبان , نزاد , جنسیت , باور برابر و همسان دانسته. در آن پروانه ی کشتار گروهی به صرف داشتن باوری ناهمگون با باور زرتشت داده نشده.کسی به خاطر زن بودن محدود نشده و... . در سراسر گاتها هم هیچ گاه به مسئله ی حجاب پرداخته نشده چون حجاب و این دسته از امور , مسائلی هستند که در طول زمان همگام با گذشت زمان دگرگونی پیدا میکنند.
    حجاب مسئله ایست که از روزگاران کهن در فرهنگ ایرانی بوده.ولی منظور از حجاب هیچ گاه این نبوده که "فقط گردی صورت و دستها تا مچ و پاها تا مچ پیدا باشد".در هیچ نگاره و سنگ تراشه ای که از پیش از اسلام در ایران بدست آمده , نفش زن برهنه و زن بد پوش بدست نیامده.این امر نه تنها در باره ی زنان بلکه در باره ی مردان نیز صدق میکند.در هیچ کدام از نگاره های این دوره مردی لخت و بد پوش وجود ندارد.درست بر خلاف یونانیان و رومیان که علاوه بر لخت بودن زنان , مردانشان هم همواره برهنه و بد پوش بودند.حتی الهه های یونانی و رومی نیز لخت بودند.آثاری که از زمان چیرگی سلوکیان در ایران بدست آمده به خوبی نمایانگر فرهنگ برهنگی در غرب بوده.نمونه ی بارزش هم مجسمه ی هرکول که مجسمه ایست از مردی لخت که عورتش نیز نمایان بود که بعدا این قسمت از مجسمه برداشته شد.
    اما پوشش زنان ایرانی و فرهنگ حجاب ایرانی (نه اسلامی) مانند بسیاری از عادات دیگر که در طی بیش از 3 هزار سال دگرگون گردیده شاید نیاز به دگرگونی داشته باشد.من خود با بد پوش بودن مردان و زنان موافق نیستم.ولی باور ندارم که باید مانند 3000 سال پیش لباس پوشید.حجاب در جامعه ی امروز ایران باید به گونه ی مسئله ای شخصی در آید.نه مثل اکنون که به بانوان اجازه ی نفس کشیدن نمیدهند و نه مانند فرانسه و برخی از کشور های دیگر که افراد پروانه ی لخت گشتن هم دارند(البته این موضوع به مایی که در آن کشورها زندگی نمیکنیم و شهروند آنها نیستیم مربوط نیست).نه به این شوری و نه به آن بی نمکی.ما ایرانیان هیچ گاه فرهنگ برهنگی نداشتیم و نخواهیم داشت.اگر روزی در آینده (که به زودی هم این اتفاق می افتد)پوشش در ایران امری شخصی شود هیچ بانو ایرانی لخت نمیگردد.ولی خودم به شخصه حجاب و پوشش را امری شخصی میدانم و با حجاب اسلامی که بانوان را اینگونه محدود کرده بسیار مشکل دارم.

    پاسخحذف
  32. بیانیه تحلیلی جبهه مشاركت درخصوص بودجه سال آینده:بودجه‌ 89؛ بودجه‌ای بدون هيچگونه نظارت!
    جبهه مشاركت ايران اسلامي با صدور بيانيه‌اي به تحليل بودجه سال آينده كل كشور پرداخته است. اين حزب در بيانيه خود بودجه 89 را زنگ خطري براي از دست دادن حق نظارت مجلس و نهادهاي مدني و برخواسته از جامعه جهت كنترل نحوه دخل و خرج دولت مي‌داند.
    بروزم

    پاسخحذف
  33. درود شاهین عزیزم
    منظور من هم دقیقا آن چیزی بود که تو گفتی
    در مورد حجاب هم که کامل توضیح دادی
    به نظر من هم حجاب یک امر کاملا شخصی است
    پاینده باشی

    پاسخحذف
  34. همانطور که تو گفتی شاهین عزیز در هیچ نگاره ای از ایران باستان بدپوشی و برهنگی وجود ندارد و این جزئی از فرهنگ ایران است
    اما من به شخصه شک دارم اگر آزادی حجاب در ایران برقرار شود اینگونه بد پوشی ها بوجود نیاید
    زیرا که هرچقدر انسانها در محدودیت به سر برند عصیانگر تر خواهند شد
    تنها راه حل این مسئله فرهنگ سازی است نه اجبار نه محدودیت
    البته من شنیده ام و خوانده ام در چند جا که قصد دارند اثبات کنند در دین زرتشت و در ایران باستان هم زنان حجابی نزدیک به حجاب اسلامی داشتند اما به شخصه این مسئله را قبول گرچه دلیل قانع کننده ای هم برایش ندارم چون این مسئله به طور روشن و واضح در تاریخ بیان نشده
    اما چنین حجابی فقط مربوط به دین اسلام است
    امیدارم توانسته باشم کمکی بکنم

    پاسخحذف
  35. محبوبه عموآقایی۲۱ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۰

    درووووود
    آریاناز عزیز و شاهین گرامی

    ببین شاهین
    من که تازی نیستم برام فارسیشو بذار
    البته تا یه حدی فهمیدم
    اگه گفتم ادامه ندیم تا یه جورایی من اطلاعاتم بیشتر کنم
    و تو هم آمادگی ذهنیت بیشتر بشه
    حالا اینا بماند
    خوب ببین ایات مکی وقتی بوده که بریا کفار بوده
    اما در مدینه حکومت اسلامی تشکیل می شه و بحث دیگه فرق می کنه
    تو که به زمان و مکان اعتقاد نداری لابد برات مخاطب تفاوت نمی کنه
    بماند اینا
    من می دونم تو خودت جواب اینا رو می دونی
    اما چرا دوباره مطرحش می کنی
    برای امتحان منه( چشمک)
    اهمیت نداره که تو فقط گاتا را دینت می دونی
    همه دین ها یه سری دستورات اجرایی دارن
    در کتاب آسمانی فقط دیدگاههاو جهان بینی ها مطرح می شه
    متاسفانه گفتم من تا حالا گاتا را نخووندم
    ولی می دونم همه دین ها یه سری دستو اجرایی لازم دارن
    از آیین نماز و پرستش تا یه سری احکام اقتصادی و ...
    همه چیز که فقط تخم مرغ نیست که ببینی خونی
    البته می گن لکه اشو برداری می تونی ما بقی رو بخوری باشه که
    تو کلا نخوری
    پوشش
    درسته آریاناز منم اونی که تو شنیدیه بودی رو شنیدم
    به قول شاهین می دونم در ایران باستان فقط حرف از حقوق زنان نبوده
    که به اسم آزادی هر جور تن فروشی را از بانوان انتظار داشته باشن
    من به این گذشته افتخار می کنم
    که زنان حقوقی برابر برای کار مساوی دریافت می کردند
    زنان حتی در جاهایی مثل دوزندگی سر پرست مردها هم بودند
    اما تو هیچ نگاره ای از تخت جمشید حضور ندارند
    ما مردمان نجیبی بودیم که به قول شاهین برای مردان هم لباسی بلند و بدون هیچ عریانی داشتیم

    می دونید من متاسفانه معتقدم بعد از حمله مغولان خیلی چیزها تغییر کرده
    و یه چیزشم نژاد هست ( ناراحت)
    آمیختگی نژاد غیر قابل انکار هست
    برای همینه منم با نظر آریاناز موافقم که ممکن است یه چیزایی را در آینده با چشم ببینم که تصورش برای مون غیر قابل درک و تصور هست
    اون مقاله که آدرسشو گذاشتم یکم از داستانه

    اما به هر حال از هر دو بی نهایت سپاس گزارم
    می دونی شاهین من مقلد آقای منتظری هستم
    نمی خواستم به این اشاره کنم
    چون اینا هم شخصی هست
    یه بار ازشون یه سوال کرده بودند
    نیم دونم برات بذارم یا نه
    ولی خواشه می کنم از دست من عصبانی شو
    ولی از اون نه
    اون دستش از دنیا کوتاه هرچی به من بگی جواب می شنوی ولی او نه

    بیا
    "
    ‏پاسخ آيت الله العظمي منتظري به پرسشي پيرامون تغيير دين ‏
    ‏با سلام خدمت شما
    ‏ ‏يك سؤالي داشتم در مورد تغيير دين .
    ‏ ‏مگر ما حضرت مسيح ، موسي و... را دين خدا نمي دانيم ؟ اگر مي‎دانيم پس چرا اگر يك مسلمان بخواهد تغيير دين بدهد بايد‏ ‏محاكمه شايد هم اعدام بشود؟ اگر ما به خداي خود اعتقاد داريم پس بايد بسپاريم دست پروردگار خود كه خود بهتر‏ ‏مي‎داند. و كسي نمي تواند شخص ديگري را براي نظرش محاكمه كند. حال سؤال اين است كه نظر شما در مورد اين موضوع‏ ‏چيست ؟

    ‏با تشكر فراوان از شما‏
    ‏باسمه تعالي ‏
    ‏پس از سلام ، هر يك از اديان يهوديت و مسيحيت و زردشتي در زماني دين حق بوده است ولي دين مقدس اسلام ناسخ‏ ‏اديان سابقه مي‎باشد، و عدول از آن صحيح نيست . مثل اديان الهي مثل كلاسهاي دانشگاهي است ، و دين اسلام همچون‏ ‏كلاس و ترم آخر است كه شخص يك نحو استقلال علمي پيدا كرده است و ديگر نياز به استاد ندارد و با عقل كامل شده خود‏ ‏مي‎تواند مشكلات را حل نمايد. براي ثبوت حقانيت دين اسلام مي‎توانيد به كتاب "از آغاز تا انجام " نوشته اين جانب‏ ‏مراجعه فرماييد.
    ‏ ‏البته تبديل دين به نحو اطلاق حكم اعدام ندارد، بلكه در شرايط خاصي حكم اعدام جاري است ; و تفصيل در نامه‏ ‏نمي گنجد.

    ‏‏1385/1/9‏‏
    ‏حسينعلي منتظري "
    بازم از هر دو بسیار سپاس
    من خوشحالم و به خود می بالم دوستانی همچون شما دارم
    در پناه خدا

    بدروووود

    پاسخحذف
  36. شادي چهارشنبه سوريتان خجسته باد
    آيينهاي چهارشنبه سوري
    (از قاشق زنی تا فال کوزه):
    بروزم

    پاسخحذف
  37. درود محبوبه عزیزم
    من فقط میگم اگه نتونی چیزی رو با خرد خودت قبول کنی و عقلت اونو منطقی و درست ندونه نمیتونی بگی که کاملترینه
    دین اسلام به هیچ کدوم از سوالات من جواب نداده پس چطور قبول کنم که این دین مثل آخرین سطح از دوران تحصیل می مونه؟؟
    اگه نظر منو بخوای حتی ابتدایی ترین سطوح تحصیلی و حقوق انسانی رو هم شامل نمیشهاالبته فصد توهین به تو یا اعتقاداتت رو ندارم من به اعتقادات هرکسی احترام میذارم اما بین انسانها تقاوت زیادی وجود داره در درک و باور
    یادمه گفته بودی از دین گریزی می ترسی
    اما من از دین گریزی نمی ترسم به نظر من چیزی که الان به عنوان دین گریزی در بین جوانان به وجود اومده راهیه به طرف خردگرایی
    من کسی رو ندیدم که از دین برگشته باشه و آدم بدی باشه کسی باشه که به اصول انسانی اعتقاد نداشته باشه
    هرکسی رو دیدم که از دین برگشته به این خاطر بوده که به عقاید و اصول انسانی برسه و اینو با دین مغایر می دونسته
    پس به نظر من دین گریزی نیست که بده بلکه عدول از عقاید انسانی خیلی بده
    مسلم بدون اگر جوانان ما که من دیدم بیشترشون اهل مطالعه و تحقیق هستند از دین برمیگردن به این خاطر بوده که در دین انسانیت رو ندیدن
    در کل من یه نظر دارم که ممکنه خیلی ها باهاش مخالف باشن اما دینی که الان وجود داره انسانها رو دستچین میکنه و از هم جدا میکنه مسلمون رو از مسیحی مسیحی رو از یهودی
    اگر این باورها کنار گذاشته بشه تنها انسانیت می مونه که ارزش محسوب بشه
    و اگر ما همدیگه رو انسان ببینیم دیگه برامون مهم نیست که دین طرف چیه
    اما خیلی ها که به اصول و دینی معتقدن خودشونو از بقیه ادیان برتر میدونن
    و البته این در دین اسلام به شکل خیلی افراطی تری وجود داره تا ادیان دیگه
    خوب امیدوارم کسی هم از دست من ناراحت نشده باشه فقط عقیده مو گفتم
    با تشکر از شاهین و محبوبه نازنین

    پاسخحذف
  38. شاهین (نویسنده وبلاگ)۲۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۰۳

    درود بر آریاناز و محبوبه عزیز
    آریاناز عزیز اگر میگویم که هنگامی که نوع پوشش در ایران آزاد شود بانوان ایرانی برهنه نمیشوند منظورم این است که مطمئن باش در لختی پوشیدن زیاده روی نمیکنند.من هم میپذیرم که هر گاه که زور در انجام کاری باشد مردم حریص میشوند و هنگامی که آن زور برداشته شود مردم زیاده روی میکنند.ولی ما درباره ی 1 تا 2 سال پس از آزادی صحبت نمیکنیم.بله یکی دو سال اول (و شاید مدت بیشتر) ممکن است همگی زیاده روی کنند ولی فراموش نکنیم : هر کسی کو دور ماند از اصل خویش * باز جوید روزگار وصل خویش . ما ایرانیان حتما در آینده به اصل خودمان باز میگردیم
    محبوبه جان من آیات بالا را به عربی نوشتم که موثق باشند و پس فردا برخی نگویند که در ترجمه ی آنها اشتباه کردم.ولی برای تو دوست عزیز ترجمه شان رو مینویسم:
    "لا اکراه فی الدین" یعنی "هیچ اجباری در دین نیست" ,
    "لکم دینکم ولی دین" یعنی "دین شما برای خودتان و دین من برای خودم" یا به تعبیر دیگر "هر کس به دین خودش" ,
    "انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا" یعنی "همانا ما راه را نشان دادیم میتوانند شکر گذار باشند , میخواند کافر و ناسپاس باشند" ,
    "قل یا اهل اکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم" یعنی "بگو ای اهل کتاب.بیایید بر سخنی که بین ما و شما مشترک هست بایستیم"
    "ان الدین عند الله الاسلام" یعنی "همانا دین در نزد خدا اسلام است"
    "قاتلوا الذین لا یومنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن ید و هم صاغرون یعنی "با اهل کتابی که به الله ایمان نیاورده و حرام داشته ی الله و پیامبرش محمد را حرام نمی دارند و به دین حق (آئین اسلام) نمیگروند آنقدر کارزار کنید تا با ذلت و تواضع به اسلام جزیه پرداخت کنند"
    ولی در باره ی آمیختگی نژادی گفته بودی:
    درسته.این آمیختگی نژادمان با نژاد مغول برایمان بسیار بدبختی به بار آورده.مغولان و به تبع آن حکومت های ترکی ایران (صفویه , قاجاریه و...) به فرهنگ ایرانی بسیار خدشه وارد کردند.
    اما در باره ی پرسشی که از روانشاد منتظری کرده بودی:
    دوست خوبم با اینکه با باور و ارزش های اسلامی واقعا سر سلزش ندارم و هرگز تقلید کردن و مقلد بودن را روا نمیدونم ولی 2 نفر از مراجع تقلید را بهتر از بقیه میدونم. روانشاد منتظری و یوسف صانعی.نه فقط به صرف اینکه از جنبش مردمی سبز حمایت کردند.بلکه دیدگاهایشان نسبت به دیگر ملایان بسیار نرم تر و روشن فکرانه تر است (باز هم میگویم که هرگز مقلد بودن رو قبول ندارم).اما اینکه ایشون گفتند که اسلام کامل ترین دین هست و برای همین نباید ازش برگشت (البته جای شکرش باقی هست که گفته همه ی مرتدان را نباید کشت) , من همین جا چند مسئله طرح کردم که نشون میداد اسلام کاملترین دین نیست

    پاسخحذف
  39. شاهین (نویسنده وبلاگ)۲۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۸

    آریاناز عزیز با دیدگاهت کاملا موافقم.
    دین گریزی امروزه بیشتر برای رسیدن به خردگرایی صورت میگیرد.ولی هستند برخی که از دین میگریزند فقط برای رسیدن به برخی خواسته های نارواشون.البته باید توجه داشت که از آن سو هم همواره در درازای تاریخ بیشتر حکومت ها از دین استفاده کردند برای رسیدن به خواسته های کثیفشون.تعداد کسانی که از دین برای رسیدن به خواسه های کثیفشون استفاده کردند بیشتر از کسانی ست که از دین گریزی چنین قصدی را داشتند.نمونه بارزش هم همین حکومت کثیف ولایت وقیح.
    در باره ی اینکه همواره ادیان میان انسان ها تفرقه انداخته اند کاملا باهات هم سو هستم.و در آینده هم حتما در باره ی نژاد پرستی دینی که در اسلام هم بسیار بارز است نوشتاری خواهم نوشت.
    راستی محبوبه عزیز فراموش کردم که بهت بگم اگر وقت نمیکنی گاتها را کامل بخونی (که البته چنان وقتی هم ازت نمیگیره) هر بار که به وبلاگم میای گوشه وبلاگم را بخون.هر بار که وارد وبلاگم بشی بخش کوچکی (1 بند معادل 1 آیه) از گاتها را در گوشه ی وبلاگم میبینی

    پاسخحذف
  40. سلام دوست عزیز ممنون ز اون همه تعریف و تخریب !
    دوست عزیز من با کسی دشمنی ندارم و حاظرم در مورد زرتشت با شما بحث کنم
    چرا شرمم باد شما هم میتوانید برای من ثابت کنید قرآن 100 سال بیشتر عمر ندارد اصلا ثابت کن قرآن نوشته بشر است ولی من تحقیق شما را ارج می نهم و شما را بی منطق و بی شرم نمی دانم

    پاسخحذف
  41. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  42. شاهين جان چرا نوشته هايم كاملا" فرستاده نشده من نوشته بودم از يكطرف ارزشهاي ايرانيان را با هزار دليل از بين ميبرند و اگر نتوانستند با چماق و شمشير و زندان جواب ميدهند و بالاخره هم پيروز ميشوند و بعدشم دوباره دروغ ميگويند كه ما ارزشهاي ايرانيان را ازبين نبرديم يك كثافت الهي اين حرف را زده است تو اسم كثيفش را يادته به من هم بگو

    پاسخحذف
  43. شاهين جان هرچند ميدونم تو فاز خوندن چرت نوشته هاي من نيستي! ولي به هر حال ميخواستم بگم به روزم رفيق! اينجور پستهايي من بيشتر وقت تلف كردنه خواننده هاي وبه!!!!

    پاسخحذف
  44. شاهين جان من فرستادم ديدم ناقص است اما الان ميبنينم كامل است نميدونم چي بگم درضمن كامپيوترم سخت ويروسي شده نميدونم از دستش چه بكنم به هر حال هروقت راحت شدم از شر اين ويروس بهتر از اينها بهت سر ميزنم

    پاسخحذف
  45. منتظر مطالب جدیدیم شاهین خان!
    به روزم باپست آخر سال...

    پاسخحذف
  46. محبوبه عموآقایی۲۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۹:۳۷

    دروووود شاهین عزیز
    نمی دونم چرا نظرت برای من خرابه!!
    کامل نمی یاد و نمی توونم نظر بذارم
    اشکال نداره از این طریق می نویسم که بتوونم راحتتر هر چی می خوام بنویسم حالا
    فقط اگه زحمتی نیست قسمت مربوط به آریاناز رو براش ارسال کن تو وبلاگت
    سپاس
    می دونی بذار اول جواب آریانازو بدم
    خوب این که پاسخای شما رو نداده شاید دنبالش نرفتین
    و اگه از همون سوالاتی باشه که یک نمونه اش رو پرسیدی شاید هرگز به جواب نرسی
    نه در دین اسلام نه در دین دیگه ای
    چون شما مسئله انسانیت رو از دین خارج می کنید
    در حالی که این اشتباه محض هست
    ما دین داریم تا انسان باشیم
    مگه غیر از خدا پرستی
    راستگویی
    انفاق
    و...
    چیز دیگه ای هم دین از ما خواسته
    خوب انسانیت مگه چیزی غیر از اینه؟؟؟
    یه چیزی که هر دو بهش اشاره کردید و تعجب منو بر انگیخت
    می گید اسلام آدما رو از هم جدا می کنه
    مسلمون یهودی و مسیحی
    معذرت می خوام اینا عقیده های مختلفن نه طبقه بندی
    من که می دونم تو اسلام می گه همه شما برابرید نزد خود و بالترین شما نزد خدا با تقوی ترین شماست
    ما انسان ها به خاطر عقایدمون اکه به قول شما طبقه بندی بشیم چیز عجیبی ؟؟؟
    تو یه مسئله ساده مثل فوتبال من مطمئنم با شما هم عقیده نیستم
    حالا حزب و و سایر عقاید که بر اساس نوع آگاهی متفاوت که سهله
    من اصلا نمی توونم باور کنم شما می گید دین گریزی یعنی خرد گرایی
    یعنی شما حتی فطرتتونو زیر سوال می برید
    در همه دوره های تاریخی انسان ها نسبت به فطرتشون نیاز به پرستش داشتن
    خوب دین هم این نیازو بهشون داده
    خوب به نظرم دیگه کافیه

    پاسخحذف
  47. محبوبه عموآقایی۲۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۹:۴۳

    شاهین جان
    ممنون که گفتی دست کم این دو تا آیت الله را قبول داری
    می دونی ما باید تکلیف خودمونو روشن کنیم
    منظورت از اسلام دین واقعی هست یا دین اخوندی
    اونی که اینا می گن
    تو باورت می شه همین کسایی که تو می گی یه ذره بیشتر بهشون اعتقاد داری از نظر حکومت الان مرجع تقلید نیستن
    باورت می شه تو نجف آباد زادگاه آیت االه منتظری کسایی که مقلد ایشون بودن چها که نکشیدن از اخراج از تحصیل به بهونه های واهی گرفته تا حبس
    و تو الان راحت می گی یکم اونا را بیشتر قبول داری
    چطور باید تو دین زرتشت قضیه مغ های دوره ساسانی را از زرتشت جدا کرد
    تو اسلااام همه باید از یه درگاه و منظر سنجیده بشن
    خودتم می دونی حرف غیر منطقی هست
    ما خودمون آخر ضد آخوندی هستیم
    آخوند سیاسی
    آخوند حکومتی
    آخووندی که فتوا شو بر اساس نظر اونا می ده تا نون شبش قطع نشه
    اینا اسلااام و شناختن
    پیامبر مون می گن من از رهبری که خودشون هیچی نمی دونن و می خوان امت را راهنمایی کنن بر امتم می ترسم
    همین مساله چهار همسری تو باورت میشه
    بعضی آقایون اونا نفی تا ابد می دونن و اشکال داره
    یعنی چی
    یعنی من بگم برو سر کیفم فلان چیز و بر دار اگه می توونی رمزشو باز کنی که نمی توونی
    خدا می گه می تونید چهار همسر داشته باشید اگه بتوویند عدالت را رعایت کنید که نمی تونیــــــــــــــــــد
    اینا اولشو می گن آخرشو ول می کنن
    بعد روی همین هر غلطی بخوان می کنن
    خانه عفاف درست می کنن
    می گن مردم ازدواج موقت کنن
    و...
    منم اگه می خواستم این دین و این اسلاام که اینا می گن داشته باشم مثل شما می شدم
    آدمایی که دروغ می گن مثل ریگ و بعد ادعا می کنن مسلمونن و منتظر مصلح جهانی
    من نمی خوام بهت ثابت کنم نظر آقای منتظری درسته یا نه
    خودم هنوز کتابشون که نه سی دی نوشته هاشنو نگرفتم
    اما دوست دارم اطلاعاتم بیشتر کنم و بازم ادامه بدیم
    در مورد تقلیدم آقا یه پرسش دارن می بینم بهت می گم
    ببخشید ای روزا یکم گرفتارم
    آخه خوونه تکوونی هست دیگه
    شما پسرا که دست به سیاه و سفید نمی زنید اما ما دخترا باید به مامانمون کمک کنیم
    [نیشخند]
    پیشاپیش سال جدید رو بهت تبریک می گم
    سالی پر خیر و برکت از خدای می خوام برای کشور عزیزمون و مردمان خوبمون
    همچنین برای تو و خانواده ات سالی پر از شادی و سلامتی آرزو می کنم
    در پناه خدا
    چهارشنبه سوری مواظب خودت باش
    تا بعد
    بدروووود

    پاسخحذف
  48. درود دوست عزیزم
    ضمن شادباش فرا رسیدن نوروز باستانی و آرزوی پیروزی روزافزون تان در سال جدید خواهشمندم در صورت امکان نشانی وبلاگم را اصلاح بفرمایید. نشانی قبلی فیلتر شده است.
    پیروز باشید
    پاینده ایران

    پاسخحذف
  49. دوست گرامی نورزوتان خجسته باد
    من بار دیگر فیلتر شدم لطفا" لینک مرا ویرایش کنید
    عید نوروز در کشورهای مختلف جهان - بروزم
    تهران- خبرگزاری ایسکانیوز: عید نوروز، این روز نو در سال نو، جشنی باستانی است که نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان، آذربایجان، مناطق کردنشین عراق، سوریه و ترکیه و حتی در بسیاری از شهرهای روسیه نیز برگزار می شود.
    به گزارش روز پنج شنبه گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران"ایسکانیوز"، نوروز را صدها میلیون نفر در آسیای میانه، خاور نزدیک و خاور میانه جشن می گیرند. این جشن در کشورهای اسلامی بطور گسترده برگزار می شود؛ در ایران باز می گردد به قرن پنجم پیش از میلاد که در آن زمان نیز جشنی پر آوازه بود. مردم کشورهای مختلف نوروز را به اشکال مختلف جشن می گیرند، در اینجا به طور کوتاه در خصوص این سنت باستانی در چند کشور توضیح می دهیم

    پاسخحذف
  50. شاهین جان نوشتی نوروز برای ترکان (اگرچه اینها ترک نیستند) هم ثبت جهانی شده است منظورتو بیشتر شرح بده

    پاسخحذف
  51. زرتشت بیا که با تو امید آید
    شب نیز صدای پای خورشید آید
    تاریخ اگر دوباره تکرار شود
    آدم به طواف تخت جمشید آید

    شاهین ایران زمین و یار گرامی ام نوروزت فرخنده باد
    سالی پربار و پرشکوه برایت آرزو میکنم

    با نوروز یادگار کهن به روزم

    محبوبه عزیزم نوروزت خجسته باد و افکارت همیشه سبز
    در اولین فرصت به بحث بازمیگردیم اما فعلا زمان استراحت و شادی است
    پیروز باشید

    پاسخحذف
  52. دروووووود
    خوبی ؟

    ممنون آریاناز جان
    منم برای شما سال پر برکت و همراه با شادی آرزو می کنم

    و برای ایرانمون سر بلندی آرزو می کنم

    چشم من در خدمتم

    شاهین عزیزم من اینا رو برای تو نوشتم فقط. نه برای ملت
    من کجا می توونم دو کلام خصوصی حرف بزنم ( چشمک)

    خوب تحمل این حرفا رو ندارن بعضی ها

    من بازم سال خوبی برات آرزو می کنم
    امیدوارم پیروز باشی

    در پناه خدا
    بدرووود

    پاسخحذف
  53. درود شاهین جان
    سال نو را خدمت شما دوست خوبم تبریک عرض میکنم... امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و شادی و موفقیت و عشق پیش رو داشته باشی.

    پاسخحذف
  54. تارنمای گفتگو با زرتشتیان ویژه مناظره با زرتشتیان

    پاسخحذف
  55. کارنامه علی ابن ابیطالب و اعراب بیابانی در رکاب علی ابن ابیطالب بروزم
    (لطفا" آدرس از فیلتر باز شده من را در وبلاگتان ویرایش کنید.)

    پاسخحذف
  56. ناسا قصد دارد کره زمین را جابجا کند
    بروزم

    پاسخحذف
  57. زادروز اشوزرتشت پیام آور پاکی و راستی فرخنده باد
    به روزم

    پاسخحذف
  58. دروووود

    خوبی منم بهت میلاد زرتشت را تبریک می گم

    و طبق افسانه زرتشت با لبخند به دنیا امد

    امیدوارم ما هم بتوونیم همیشه به دنیا لبخند بزنیم

    در پناه خدا

    مواظب خودت باش

    بدروووود

    پاسخحذف