۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

درود
در مورد جستار ۳ از ۵:
به شوند اینکه این جستار بسیار دراز است(خیلی کوشیدم که تا جای ممکن کوتاه باشد)آن را دو بخش کردم.برای اینکه کسی ناراحت نشه با شما پیمان میبندم که جستار ۴ از ۵ (خدا و خدایان در باور ادیان سامی)هم به درازای این جستار باشد و آن را نیز در دو بخش به روز کنم
خدا و خدایان در آئین بهی(زرتشتی)
آفرینش انسان:
در باب آفرینش در نوشته ها و داستان های اوستا به داستان کیمورث که لقبش نیز نخستین اندیشمند است برمیخوریم.سپس میرسیم به اینکه وی چگونه کشته میشود و نطفه ی او بر زمین میریزد و پس از چهل سال گیاه ریواسی دو شاخه از آن میروید.نام یکی از شاخه ها مشی و نام دیگری مشیانه است.بعد از مدتی این دو صورت انسانی پیدا میکنند و مزدااهورا نیز به آنها روح میدهد.در اوستا از آن دو به عنوان اولین اجداد انسان ها یاد شده.اما در گاتهای زرتشت هرگز اشاره ای به این داستان نشده و همان طور هم که پایین تر میگوییم در این جستار هیچ گفته ای که خارج از گاتهای زرتشت باشد نمیپذیریم.

ظهور زرتشت:
به دنبال اوج گرفتن ستیز های قبایلی آریان و زمانی که کاوی ها(حاکمان محلی)در همه جا با هم در جدال برای تشکیل اتحادیه های بزرگ بودند و آرامش و امنیت از جوامع آریایی سلب شده بود زرت اشتر پسر پوروش اسپه از خاندان اسپیتامه به عنوان پیام آور صلح و آرامش و ستیزنده ی لفظی با افزون خواهی های امیران گسترش طلب و سواری خواهیهای متولیان دین ظهور کرد و پرچم مبارزه ی لفظی با کردار های این دو طبقه را برافراشت زرتشت با اطلاع از اینکه ماموریت اصلاح جامعه به او سپرده شده و بار مسئولیت ستیز با نا امنی و برادر کشی و تجاوز و تعدی بر دوش او نهاده شده است از وهومنه(اندیشه ی نیک)یاری میطلبد که بتواند بار سنگینی را که برای هدایت مردم جهان بر دوش خود نهاده است به شایستگی تحمل کند و وظیفه اش را به آن گونه که مورد خشنودی وهومنه است به وسیله ی اندرز و موعظه و تعلیم به سرانجام برساند(یسنا 1/31 و 6/33 )این سخن ها توجه همه ی اوستا شناسان غربی را به خود جلب کرده است زیرا زرتشت در اینجا به درون ضمیر خودش مراجعه کرده و از ضمیر نیک اندیش و خوش نیت خودش یاری میطلبد.این سروده خبر از یک درک عرفانی ژرف میدهد که زرتشت در آغاز راه خویش به آن دست یافته بوده است.به علاوه خوش بینی شدید او نسبت به انسانها را نشان میدهد که عقیده داشته یک دردشناس آگاه خواهد توانست مردم را با اندرز و موعظه به راه شایسته رهنمون شود بدون آنکه نیازی به اعمال زور و جبر و اتکا به نیروی ارعاب باشد.او میخواست پیام خویش را با زبان نه با شمشیر به انسانها برساند و به همین سبب سخنانش را با چنان بیان شیرین و فصیح و بلیغی به نظم کشید که اعجاب اوستا شناسان غربی را برانگیخته است و از اینکه مردی توانسته باشد در آن ادوار دور تاریخ سخنانی با چنان مایه ی ژرف و پربار ادبی و عرفانی بسراید به شگفتی در آمده اندزرتشت و زندگی اش در روایت های کهن به صورت کاملا معمولی به تصویر کشیده شده است.او انسانی آگاه و درد شناس است که هدف خوشبخت کردن بشریت را دارد و در این راه تلاش میکند.بعد ها در نیمه های دوران ساسانی مغان آذربایجان افسانه هایی از معجزات و کشف و کرامات و خارق عادات در باره ی زرتشت ساختند ولی این افسانه ها هیچ کدامشان اصالتی ندارد و حدود 15 سده پس از زرتشت توسط مغان آذربایجانی به تقلید از افسا نه های پیروان انبیای سامی ساخته و پرداخته شده است


خدای زرتشت:واژه ی اهورامزدا به صورت های اهورا , مزدا , مزدااهورا و اهورامزدا بیش از 200 بار در گاتها تکرار شده.اهورا به معنی "هستی آفرین" و مزدا به معنی "ابر خرد" یا دانش بزرگ و یا دانای بزرگ برگردان شده اند.فردوسی در شاهنامه اش وازه "اهورامزدا" را "خدای جان و خرد" ترجمه کرده که بهترین ترجمه میباشد., اهورامزدا خدایی است که "سرچشمه خرد" می باشد و خرد را در جهان هستی برتر و بالاتر از همه چیز استوار نموده.خدای زرتشت یک دوست است . زرتشت مستقیما با خدا که در درون او است همسخن است هم چنین نزد زرتشت شناخت خدا یک امر فطری و ذاتی بشر است و هر انسان نیک اندیشی بالفطره به وجود ذات باری پی میبرد و اراده ی او را در میابد.زرتشت خدا را در نظم شگفت طبیعت کشف کرده است.زرتشت نگریسته و اندیشیده و به جستجوی راههای رساندن جامعه ی بشری به مرحله ی رهایی از درد و رنجها و برخورداری از سعادت و شادزیستی برآمده در این راه به نظم شگفت طبیعت پی برده و نهایتا از این راه به خدا شناسی نائل شده و دانسته که اراده ی خدا چنان است که بشر باید برای شادزیستی و بهزیستی خویش از نظم موجود در طبیعت و خدمت بی منتی که آفریدگان پر برکت خدا -همچون خورشید و ماه و اختران و آب و باد و گیاه- که در اختیار زندگان دیگر قرار میدهند سرمشق بگیرد و این نظم شگفت و خدمت بی منت را در زندگی جمعی خویش مورد پیروی قرار دهد.زرتشت خدا و اراده ی خدا را با تلاش فکری خویش کشف کرده است .زرتشت که به گفته ی خودش مردی سخن ور و شیرین بیان بود تاکید نمود که در جهان تنها یک خدای نادیدنی وجود دارد که پروردگاری مهر ورز مردم دوست و کردگار است و جز او هرچه را که مردم تحت نام خدا می پرستند و به نام آنها جنگ ها به راه می اندازند دیوان مردم فریب اند که بشریت را به تباهی میکشاننداقوام آریایی خدایانشان را با لقب های" اهور" و" دیو"خطاب میکردند و بعد ها اهور خدای مورد پرستش اقوام ایرانی و دیو خدای مورد پرستش آریان مهاجر هند شد.
دنباله دارد....



نوشته شده در ناهید شید ۱۸ آبان ۳۷۴۷ زرتشتی

۱ نظر:

  1. بانوان در دوران هخامنشی
    دستمزد
    مُهر ها
    حسابداری در دوران باستان
    برای مقایسه حق و حقوق زن در دو دوره باستانی
    ( بخصوص دوره هخامنشیان )و اسلامی لازمه این موارد نوشته و خونده شود
    بروزم

    پاسخحذف