۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

درود
دوستان همان گونه که میبینید آدرس وبلاگم را دگرگون کردم و از بلاگفا به بلاگ اسپات آمدم.شوند این جا به جایی هم 2 چیز است:
1.بخش دیدگاه های وبلاگم در بلاگفا بسته شده بود 2.امنیت بلاگفا پایین اومده بود
از تمامی دوستانی که تازه به این وبلاگ سر میزنن خواهش میکنم 3 جستار پیشین را هم بخوانن.هر کس هم خواهان تبادل لینک هست مرا آگاه سازد تا لینکش را در وبلاگم بگذارم

دنباله ی جستار خدا و خدایان در آئین بهی(زرتشتی) :
آنچه که از منابع ناقص در باب پژوهش در این مقطع زمانی بدست می آید این است که آریا ها هنگام عزیمت از سرزمین اولیه شان "اریان و یوچه" به فلات ایران اهورا را به عنوان یکی از ایزدان در کنار سایر ایزدان پرستش میکردند.قدرت زرتشت در برتری دادن و اثبات حقانیت اهورا در بین دیگر ایزدان در نزد ایرانیان بود.او نه تنها عناصر دیگر چون آناهیتا و مهر و غیره را رد نکرد بلکه آنها را در مرحله ی پایین تری از تفکر مزدایی به خدمتگذاری این آئین گمارد.در تعالیم زرتشت هیچ واسطه ای میان خدا و انسان وجود ندارد زیرا خدا چونکه در درون انسان است چندان به انسان نزدیک است که انسان میتواند مستقیما با او هم سخن شود آن گونه که زرتشت با او به عنوان یک دوست و آشنای دیرینه هم سخن میشود و مسائل و مشکلات خویش را با او در میان میگذارد.این همه خطابهای دوستانه به اهورامزدا در گاتها که زرتشت کرده است یکی از اهدافش تعلیم دادن به انسان ها است که میشود اینگونه خدا را مورد خطاب دوستانه قرار داد ولی برای آن شرطی قرار داده است و آن اینکه انسان خویشتن را با خصلت های نیک اندیشی و راستی و عدالت بیاراید.(پایین تر در بخش آئین زرتشت کوتاه به این خصلت ها می پردازیم)در گاتها خدا اینگونه توصیف شده : اهورامزدا آفریدگار و پروردگار جهان است.نگهدارنده ی زمین و آسمان و به جریان اندازه ی خورشید و ماه و اختران و رودها و بادها و ابر ها اوست.روشنی و تاریکی خواب و بیداری و شب و روز را او آفریده و ذات او ابدی و ازلی ست و همیشه بوده و خواهد بود.نزدیک ترین دوست انسان و خیرخواه همگان است.رحمتش شامل همه کس و همه چیز در جهان است و به وسیله ی وهومنه(خرد) و ارته(عدالت) مردم را به کمال میرساند .حکیم است و به ندای بندگان خواهنده اش پاسخ میدهد.....او خدا و راستی را به نحوی مطرح میکند که هردو یکی اند.یعنی هیچ تفاوتی میان این دو مفهوم مجرد نیست.هم چنان که "فیثاغورث" نیز گفته است : "بر طبق تعلیمات زرتشت خداوند با راستی یکسان است" .در همه جای گاتها چنین نمودار است که تجلی فروغ اهورامزدا را میتوان در ژرفای دل هر انسان باتقوا و نیک اندیش و خیر خواه یافت و نه در جای دیگر.خدا در تعالیم زرتشت خیر محض دانایی محض و نور محض است "هگل" در این باره میگوید : "در دین زرتشت خدا دارای شکوه و وجاهت است و این محبوبیت به خاطر نیکی آن است.برهما خدای هندی ها چون یکسره میان تهی بود در نتیجه شکوهی نداشت.نه خوب بود نه بد.چیزی که هیچ گونه صورت و سیمایی ندارد نمیتواند خوب یا بد باشد.به همین دلیل بود که اخلاق جزء اساس دین هندو نبود.ولی خدای زرتشت عین نیکی است".بر خلاف دیگر جهان بینی ها خدای زرتشت دارای هیچ کدام از صفات قهار جبار منتقم متکبر مکار و ... نیست.خدا در تعالیم زرتشت جهان را بر پایه ی عدل بنا نهاده و با ارته به جهان مینگرد.هم چنین انسان را با اختیار آفریده و جهان را به او سپرده تا آباد بدارد.انسان در قبال این آزادی مسئولیتی عظیم دارد و بر اوست که از اندیشه نیک و عدالت پیروی کند و راه درست و نیکو کاری را به مردم بیاموزد و همگان را از آز و دروغ و خشم و کینه و نفرت دور سازد.زرتشت در هیچ جا نگفته که خدا هرکه را دوست میدارد دستش را میگیرد و به سوی خودش میکشد.ولی همواره تاکید میکند که هرکه نیک اندیش باشد از سپنته منیو (منش قدسی) برخوردار خواهد و راه راست را به یاری فضیلت آرمئیتی (تقوا) خواهد یافت و خواهد پیمود و دیگران را نیز راهنمایی خواهد کرد.در جای جای گاتها میبینیم که انسان جانشین خدا بر روی زمین است و جهان در اختیار انسان قرار گرفته تا آن را از نیرو های اهریمنی بزداید و دروغ و کینه را بر اندازد و برادری و همزیستی را در همه جای جهان برقرار کند.پروردگار به انسان قدرت تشخیص خیر و شر و نیک و بد عطا کرده تا از خیر حمایت و با شر مبارزه کند.


آئین زرتشت:
فلسفه ی بعثت زرتشت را خود او در یکی از سروده هایش چنین بیان کرده است:وقتی به سبب رفتار های ناشایست دیو پرستان مردم فریب ستم و رنج و فساد در جهان گسترده شد و مردم فریب دیو ها را خوردند و به بد کاری گرویدند گئوش ارون(روح هستی)دست استغاثه به درگاه پروردگار بلند کرد و از بی یاوری و بی رهبری و بی حامی بودن خویش گله کرد و از پروردگار استدعا نمود که کسی را بفرستد تا مردم و جهان را از دست دیو ها برهاند و رنج و فساد را از جهان براندازد.پروردگار به ارته که منش راستکرداری و عدل و داد بود فرمود تا یکی از مردم پاکدامن و نیکوکردار را از صفت عدالت و راستی برخوردار کرده به او یاری کند تا با دروغ پرستان و ستم پیشگان به مبارزه برخیزد.ارته عرض کرد که چنین ماموریتی باید به کسی سپرده شود که نیرومند و با عطوفت و مردم دوست و بی آزار باشد تا مردم نیک اندیش با او همراهی کنند و در پشت سر او با تبهکاران به مبارزه برخیزند.پروردگار گفت که یکی از بندگان پارسا و نیک اندیش را برای انجام این ماموریت برگزیده است و او رزت اشتر پسر اسپیتامه است.گئوش ارون و ارته(روح هستی و عدالت)از شنیدن این سخن شاد شدند و با پروردگار عهد کردند که با همه ی توان خویش به پاکان و نیکوکاران یاری داده از آنها حمایت کنند.چونکه زرتشت مردی تنها و بی یاور و کم توان بود به وهومنه و خشتر(منش نیکوکاری و منش قدرت دادگرانه)دستور رسید که زرتشت را از نیروی خویش بهره مند سازند و او را در راه انجام ماموریتش یاری دهند.برای اینکه سخنان زرتشت در میان مردم نیک اندیش مقبولیت یابد پروردگار به او یک بیان شیرین عطا کرد تا بتواند دل های مردم را به شنیدن رهنمودهایش جلب کندزرتشت یک انسان دردشناس معمولی است که مزیتش در دردشناسیش است و در تلاش برای التیام درد های بشر و آوردن شادی به جامعه ی انسانهاست.زرتشت هرچه میگوید از درون خودش برمیخیزد.زرتشت اراده ی خدا را با تلاش و جستجو و همچنین مطالعه در نظم طبیعت کشف کرده و با اراده ی خودش تصمیم گرفته که دیدگان انسانها را بر روی حقایق بگشاید که باعث شادی در زندگی این جهانی و نیک فرجامی در زندگی اخروی است.برترین نشانه ی ایمان در دین زرتشت پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک است که در راه شادی و خوشی انسانها به کار گرفته شود. پیام اصلی زرتشت آن است که انسان وظیفه دارد که وسائل شادی و آسایش و آرامش دیگران را فراهم سازد. در تعالیم زرتشت آنچه خشنودی خدا را باعث میشود نیک اندیشی نیک رفتاری و نیکو کاری به هدف آبادسازی جهان است. زرتشت بر پا خاسته بود تا مردم را خدمتکار یکدیگر کند. هدف تعالیم زرتشت ساختن دنیای کنونی ایت.اساس و پایه و مایه ی تعالیم زرتشت تبلیغ برای دنیا سازی و شادزیستی استاز این رو نباید زرتشت را در ردیف پیامبرانی قرار داد که در ادیان سامی شناخته ایم.نمیتوان صفت پیامبر به مفهومی که از ادیان سامی آمده است را برای شخصیتی چون زرتشت به کار برد.زرتشت نه غیب دان است و نه معجزه گر نه معصوم نه مافوق بشر.نه با ادعای اینکه ((ولی امر انسانهای روی زمین است)) طالب اطاعت چشم و گوش بسته ی مردم از خودش است نه خواهان نابودی مخالفان خویش است نه طالب فرود آمدن خشم خدا بر مخالفان خویش و شکنجه های آنچنانی برای آنها است و نه تبلیغ گر جهاد و کشتار انسانهاست.پیام زرتشت به بیان امروزی ((نفی مطلق جهاد برای گسترش دین و سلطه)) بود."گلمنت هوارت" در این باره گفته : "ایرانیان باستان دین خود را به کسی تحمیل نمیکردند در حالی که روی سکه های ساتراپ ها نه تنها نگاره ی فروهر بلکه نگاره ی بعل طرسوس و غیره را نیز میبینیم". زرتشت اعلام نمود که اهورامزدا سپنته منیو(منش مقدس) و وهومنه(منش نیک اندیشی) و ارته(منش عدالت) او را برای راهنمایی بشر و جلوگیری از جنگ ها و تجاوز ها و دشمنیها فرستاده تا برادری صلح و امنیت را در جامعه برقرار کند.او دریافت خوبی و بدی خصلت های ذاتی بشر هستند و کوشید کلیدی برای گشودن قفل این تضاد که درون انسان نهفته است را بیابد.شاید زرتشت نخستین انسان در عرصه ی تاریخ باشد که به این حقیقت متضاد بودن سرشت بشری پی برد و در صدد حل این تضاد بر آمد.وی در همه های سروده هایش خطاب به مردم تمام گیتی میگوید که خواهان آن است که مردم سراسر گیتی به اهورا روی آوردند و از دیو دور گردند تا ستیز و اختلاف از بین برود و همه ی بشر در آرامش به سر برند.بیشتر سروده های زرتشت حالت یک گپ گفت (مونولوگ) دوستانه با اهورا مزدا را دارد.خدا در سروده های او نه یک پادشاه قهار جبار منتقم خشم آور پرزور بلکه یک دوست بسیار دان و مردم دوست و مهر ورز است.او وقتی خدا را مورد خطاب خویش قرار میدهد و از او یاری می طلبد که بتواند مردم را به راه نیکی و راستی رهنمون شود چنان با خدا سخن میگوید که انگاری یک دوست در برابر یک دوست نشسته است و با او مشورت و نزد او گلایه میکند.او وقتی با خدا سخن میگوید انگاری خدا در درون او است و او در حقیقت با ضمیر خودش و درون خودش سخن میگوید و در تلاش است تا راهی موفقیت آمیز برای اصلاح جامعه و برطرف کردن کزیها بیابد.در سروده های زرتشت میبینیم که او در تلاش برای یافتن حقیقت و منشا نیکی از راه مکاشفه ی درونی در پرفای ضمیر خویش به شناخت خدا نایل شده است(یسنا 31/ 7-9).چنین شناختی از خدا ناشی از یک پرسش اساسی است که زرتشت از خویشتن کرده بوده است.و آن همانا این پرسش است که هدف از خلقت انسان چیست و انسان برای چه به این دنیا آمده و هدف غایی زندگی بشر چیست؟(یسنا 44).در تعالیم زرتشت انسان ذاتا نیک اندیش و عدالت گرا دانسته شده(یسنا 4/47).زرتشت اساس تعلیمش را بر روی محبت به آفریدگان اهورامزدا بنا نهاد و مسئولیت اول و آخر انسان را همزیستی با هم و حمایت رودخانه ها و کشتزار ها و درخت و جانوران اهلی اعلام کرد و هر گونه تعدی به آنها نکوهیده شده.به عقیده ی زرتشت مردم ذاتا گرایش به نیکی دارند و از بدی بیزارند و اگر بد آموزی های رهبران مردم فریب و مدعیان دروغین نمی بود همه درست کردار و آشتی جو و مهر پرور می شدند.وی تصریح می کند که شر و بدی نه متعلق به جهان انسانها بلکه از آن اقلیم هفتم و خوانیرث است که اقلیم دیو ها است و دیو ها این شر و بدی را گسترانده و مردم را با وعده های دروغین و فریبا شیفته ی متاع دنیایی کرده در دلهایشان آرزو ی جاودانگی نهاده اند و به این وسیله به دست این فریب خورگان خشونت می پراکنن و جهان را به تباهی میکشانند و درد و رنج را برای بشیریت می آورند.آنچه در تعالیم زرتشت توجه محققان را به خود جلب می کند آن است که او خودش را اصلاح گر و احیا کننده ی ادیان قبیله یی موجود اعلام نمیکند بلکه با باور های موجود به مبارزه برخاسته و به جای آنکه در صدد پالودن آنها باشد در تلاش بر اندازی آنها ست و مجموعه ی تعالیمی که ارائه میکند برای جوامع اطراف او تازگی دارد.زرتشت به انسان ها نمیگوید که بیایید تا خدا شناسی را من به شما بیاموزم بلکه می گوید که من چند خصلت نیکو که از صفت های خدایند و فضایل ملکوتی اند را به شما می آموزم.شما اینها را بگیرید و به کار ببندید پندار و گفتار و رفتار نیک داشته باشید آنگاه خواهید توانست که همنشین و هم سخن خدا و حتی شبیه خدا شوید.او تصریح میکند که خدا را به وسیله ی پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک و به وسیله ی برخورداری از فضایل وهومنه و ارته توان شناخت و به همین وسیله اراده ی او را انجام توان داد(یسنه 8/41 و 1/47).به عبارت دیگر او می آموزد که عوامل و اسباب نزدیکی به خدا و شبیه خدا شدن در درون خود انسان نهفته است و هر انسانی که مایل باشد میتواند که آنها را کشف کند و به کار بندد و خویشتن را به کمال و خداگونگی برساند.زرتشت تعلیم میداد که انسان میتواند با برخورداری از فضایل ملکوتی خود را شایسته ی رسیدن به سعادت دو جهانی و همسانی با اهورامزدا سازد.معنای تقوا در تعالیم زرتشت آن است که انسان با مجموعه ای از فضایل والای اخلاقی که از ذات اهورامزدا نشات گرفته اند یکی شود.اهورامزدا فضیلت کامل و مقدس تریت ذات است.انسان نیز میتواند با دست یابی به فضایلی که مخصوص اهورامزدا است خود را خداگونه سازد و شبیه اهورامزدا شود.زرتشت این فضایل را به گونه ای مطرح نموده است که انگار میخواهد مراحل طی راه کمال را به انسان تعلیم دهد.یعنی تعلیم میدهد که انسان اگر میخواهد به رستگاری برسد باید از صفاتی پیروی کند که مخصوص خدا است و بکوشد که با پیروی از این صفت ها خودش را خدا گونه سازد و در همه ی امورش همچون خدا باشد.این فضایل عبارت اند از:1-وهومنه :نخستین فروزه ی اهورامزدا , "اندیشه ی نیک" است که به زبان گاتایی به آن وهومن میگویند.این صفت که بعد ها در آئین مزدایسنه به صورت اصل "پندار و گفتار و کردار نیک" تعلیم داده شد سر آمد همه ی فضایل است.این واژه ۱۲۷ بار در گاتها تکرار شده و در پارسی امروز به بهمن تبدیل گشته است.

2- ارته : دومین فروزه ی اهورامزدا , ارته به چم عدل و درستی و برابری و راستی , و استواری در پیمان است.این قانونی ست که نظام جهان هستی را درست میکند و آن را به سوی روشنایی جهت میدهد.ارته همیشه با وهومن همراه است یعنی کسی که نیک اندیش باشد برای راستی کردن و درستی نمودن و عدالت ورزیدن و استوار در پیمان بودن نیز آمادگی دارد.ارته سبب میشود انسان کردار خود را با میزان عدل بسنجد و جز راستی پیشه نکند.در واژه شناسی گاتها به آن " اشا" میگویند که 162 بار از آن نام برده شده است.این واژه در زمان هخامنشیان به ارته تبدیل گردید.در زبان پارسی واژه ی اشا به "اردیبهشت" تبدیل شد. 3- خشترا : سومین فروزه ی اهورامزدا , نیروی چیرگی و فرمان روایی بر خود است که در زبان گاتایی آن را "خشترا" مینامند و در پارسی امروزی به آن شهریور گویند. این فروزه نیروی فرمان روایی به سهشهای (احساسات) ویرانگر در جهان درونی خویشتن است.همیشه با وهومنه و ارته همراه است.همین صفت است که برخی از کاویان درست کردار باستان بر خودشان اطلاق کرده بودند.برای نمونه بنیان گذار شاهنشاهی ایران در اواخر سده ی هقتم پیش از میلاد این صفت را بر خود نهاده و خویشتن را "وهو خشتر" نامید.در گاتا آمده است که به یاری خشتر و وهومنه (قدرت سیاسی برخاسته از نیک اندیشی) انسان با دروغ میجنگد و آن را نابود میکند(یسنا 4/31).واژه ی خشترا در گاتها 64 بار تکرار شده است4- آرمئیتی : معادل رحمت و ایثار است.آرمئیتی اطمینان خاطر و رضایت کامل و آرامش است.این اطمینان به معنای آرامش وجدان قناعت مطلق آزادی از تعلقات دنیایی و فروتنی و خاک نهادی است.این واژه ۴۰ بار در گاتها تکرار شده و در زبان پارسی امروزی به "اسفند" تبدیل گردیده است.5- هه اوروتات : پنجمین فروزه ی اهورامزدا , "رسایی و تکامل" است که به زبان گاتائی "هه اوروتات" نامیده میشود که در زبان پارسی امروزی آن را خرداد میگوییم. جهانی که اهورامزدا آفریده همیشه در حال رسائی و تکامل است.در این جهان هیچ چیز ساکن و مرده نیست.همه چیز در حال جنبش و دگرگونی است , و هدف از آفرینش انسان ها همکاری با اهورامزداست تا او را در بهتر و تازه کردن و پیشبردن جهان یاری دهند.واژه ی "هه اوروتات" 11 بار در گاتها تکرار شده. ۶- امرتات : ششمین فروزه ی اهورامزدا , "جاودانگی" ست که پس از گام رسائی و تکامل جای گرفته است.در زبان گاتائی به آن "امرتات" میگویند که در پارسی امروزی به امرداد تبدیل گشته است.این واژه که بیشتر با واژه ی "هه اوروتات" همراه است 14 بار در گاتها تکرار گردیده. کسی که نیک اندیش و نیک منش و خدا دوست و مردم دوست و دادگر و راستکردار و نستوه و استوار و پارسا و فروتن و مهرورز و ایثارگر باشد دلش از نور خدا مالامال است و ذات کاملی است که سزاوار برترین جایگاه و همنشینی با اهورامزداست.انسان هایی که از صفات ملکوتی برخوردار باشند پس از این زندگی در جوار اهورامزدا در سعادت و جاویدان خواهد زیست و هیچ گونه مرگی نخواهد داشت.جهان مینوی اهورامزدا جهانی ست بی مرگ و جاودانه که آرمان نهایی است.در این جهان مینوی رهروان آئین زرتشت در پردیس اهورایی که به آن "سرای سرود" میگویند جاودانه جایگزین میگردند.سرایی که فروغ اهورایی برای همیشه به آن خواهداین شش فروزه به علاوه ی "خرد" که در هستی آفرین ادغام شده در نوشتار های اوستایی امشاسپنتا یعنی نیروهای هفت گانه ی پیش برنده نامیده اند.فروزه ها و نیروهایی که زرتشت از آنها در گاتها سخن میراند نه پند و اندرز هستند و نه دستور و فرمان.آنها پدیده هایی میباشند که زرتشت در پهنه های بیکران اندیشه ی خود در باره ی جهان هستی شناخت و برای مردمان به ارمغان آورد تا آنها با این نیروها بینش خود را بسازند.فضایل هفت گانه ی یاد شده هفت گوهر والا هفت اندیشه ی مطلق و هفت منش اند که از ذات اهورامزدا نشات گرفته اند و انسان نیز میتواند آنها را دارا شود. "هفت شهر عشق" که در ادبیات عرفانی ما مانده است نظرش بر همین هفت فضیلت بوده و در ادبیات اسلامی جلوه ی نوینی یافته است بدون آنکه از حقیقت خویش دور شده باشد.نظریه ی وحدت وجود انسان و خدا که در ادبیات عرفانی ما جایگاه ویزه ای دارد همین رهسپاری به وسیله ی این هقت فضیلت تا مرحله ی خدا گونه شدن است.زنان و مردان آزادی کامل دارند که آنها را بپذیرند یا نپذیرند.پذیرفتن آنها "ثواب" نخواهد داشت و نپذیرفتن آنها "گناه"به حساب نخواهد آمد.چون این دو وازه در گاتها به کار برده نشده اند.در برابر آن گاتها همیشه از هماهنگ کردن خود با قوانین راستی و در برابر آن نبرد با دروغ سخن گفته است.و این آزادی در گزینش میان هم آهنگی با راستی و یا هم آهنگی با دروغ است که از هر زن و مردی نه تنها یک انسان دینامیک "یعنی انسانی که در سرنوشت خود شرکت میکند" خواهد ساخت بلکه از او یک مرد یا زن مسئول به وجود خواهد آورد که در درازای زندگی مسئولیت رفتار و کردار خود به دوش بگیرددر هیچ دین دیگری از ادیان باستانی و نوین به انسان چندان مرتبه و منزلت داده نشده است که زرتشت به انسان داده است.انسان در تعالیم زرتشت قادر است که با تلاش و کوشش خویش به همه صفاتی که از آن خداست دست یابد.تنها دینی که انسان را به چنین منزلتی والایی بالا برده و او را خدا گونه شمرده دین زرتشت است.زرتشت از سویی خدا را تا مرتبه ی یک دوست خوب پایین آورده و درون انسان جای داده و از سوی دیگری رسیدن انسان تا مرحله ی خداگونگی را امری امکان پذیر میداند.این عقیده ی او از آنجا ناشی شده که او خدا را درون انسان میبیند و بر خلاف آنچه که پیامبران ادیان سامی تعلیم داده اند خدا در تعالیم زرتشت یک ذات دست نیافتنی و بیرون از جهان انسان ها نیست بلکه هر انسانی اگر اراده کند خواهد توانست که خویشتن را شبیه خدا سازد و همنشین خدا شود.زرتشت که اساس تعالیم خود را بر توحید قرار داده بود تا چند خدایی را از جهان بر اندازد به طور مکرر تعلیم میداد که هیچ خدایی جز اهورامزدا وجود نداردخرد در تعالیم زرتشت از جایگاه ویزه ای برخوردار است و بهترین عطیه یی است که به انسان داده شده و یکی از اوصاف آن همان وهومنه است.خرد یعنی نیروی تمیز دادن خوب از بد .راست از دروغ .دادگری از بیدادگری. اندیشه و گفتار و پندار پیش برنده از اندیشه و گفتار و پندار پس برنده. آرامش ار تشویش. شادی از افسردگی. عشق از نفرت. آبادگری از ویران گری. رسائی و تکامل از بازدارندگی و...خوب در تعالیم زرتشت عبارت است از:دوست داشتن همه آفریدگان اهورامزدا و به ویزه انسانها که برترین آفریدگان اویند و دوست داری حیوانات اهلی و گیاهان و آب ها.تلاش برای آباد کردن جهان با کار کردن.همزیستی و مسالمت با همگان و خودداری از خشم و جنگ.کمک به دیگران در انجام کارهای نیک.تلاش خستگی ناپذیر برای نشر راستی و بر اندازی کزیها و کوشش برای خوشبخت کردن دیگران(یسنا 4/28 و یسنا1-2/ 31 )آنچه در تعالیم زرتشت بد و ناشایسته است عبارت است از: بد آموزی و مردم فریبی و گمراه کردن مردم.خشم و کین و نفرت و جنگ و خونریزی و از میان بردن مردم جانواران و گیاهان.نوشیدن شراب مستی بخش و برپا داشتن مراسم خشن عبادی همراه با رقص و پایکوبی و تقدیم قربانی حیوانی به خدایان دروغین.فریب مردم فریبان خوردن و تسلیم زورمندان شدن و در اثر تلقین های رهبران بد آموز در راه کج رفتن نیز بد و ناشایست و مستوجب کیفر اخروی است زیرا کسانی که گرهما و قبیله اش(متولیان دین) را بیش از حق و راستی دوست بدارند بدترین راه را برای خود برگزیده اند(یسنا 18/31 و یسنا 9-12 /32 و یسنا 10/47 و یسنا 3-4 /49)هدف غایی بشر: هدف زرتشت ساختن یک جامعه ی مبتنی بر برادری و تقوا است و بر آن است که انسان هایی را بپرورد عاری از خوی افزون خواهی و خشم آوری و تجاوزگری.فضیلت انسان بنابر تعالیم او به پارسایی (آرمئیتی) است و پارسایی عبارت است از هرچه به انسان ها زیان می رساند و انجام هرچه برای خود و دیگران سعادت به همراه می آورد.در جهان بینی زرتشت جهان همیشه در حال دگرگونی و پیشرفت است.هیچ چیزی در این جهان ثابت نیست و نیروهای آفریننده و سازنده و افزاینده این جهان را هر دم به پیش میبرند و نو و تازه میگردانند.به این نیروها "سپنتامینو"میگویند.مردم باید در این پیشرفت و نوسازی و تازه گردانی و خوشبخت کردن این جهان با نیرو های سپنتامینو همگام گردیده و در روند آفرینش با اهورامزدا همکاری کند.
پایان ۳ از ۵
نوشته شده در کیوان شید ۲۶ دی ۳۷۴۷ زرتشتی

۲۸ نظر:

  1. به به
    سلام بر شاهین عزیز
    خیلی خوش آمدید به بلوگ اسپوت
    مبارکه
    آدم یه جورایی اینجا حس بهتری داره انگار.

    پاسخحذف
  2. اسباب کشی به بلاگ اسپات مبارک
    بهمن گان مبارک
    سالروز پادشاهی کوروش بر تو هم مبارک و خجسته باد ( آیکون گلهای فراوان تقدیم به تو )

    پاسخحذف
  3. شاهین جان وبلاگ اولم را هم با نام ایران لینک کن من هم تو رو هردو جا لینک کردم

    پاسخحذف
  4. به این وبلاگمم سری بزن مطلب خوبی گذاشتم

    پاسخحذف
  5. درود شاهین جان
    منزل نو مبارک!
    من چند باری به وبلاگت اومدم ولی قسمت نظراتت واسم باز نمیشد اصلاً... توی قسمت گفتگوی وبم هم واست یه پیام گذاشتم تا این موضوع رو بهت بگم ولی مثل اینکه نخوندیش!
    به هر حال ممنونم که آدرس جدیدت رو در اختیارم گذاشتی

    پاسخحذف
  6. درود . خوبی ؟ خیلی سعی کردم درباره این مشکل بهت بگم اما همین طور که گفتی نمیشد . به کارت ادامه بده . موفق باشی دوست من

    پاسخحذف
  7. برای دریای شمال و اثبات ایرانی بودن و حقانیت آن به آدرسهای زیر حتما بروید

    http://maaz.ir/


    http://maaz.ir/emza/
    شاهین جان اگر ممکنه این جمله تائید را بردار

    پاسخحذف
  8. درود . خواهش میکنم . دوباره با نام ایران زمین لینکت کردم . سربلند و پیروز باشی .

    پاسخحذف
  9. شاهين عزيز ممنونم از لينكت...وبلاگ شما هم لينك شد...

    پاسخحذف
  10. با طنزی با نام خواستگاری در دوره های مختلف:
    بروزم

    پاسخحذف
  11. فراخوان 40 میلیون ایرانی برای رفراندوم سرنوشت
    بروزم

    پاسخحذف
  12. همانا اگر حرفها و پندهای زردشت برای ما انسانها کافیست

    پاسخحذف
  13. محبوبه عموآقایی۱۱ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۸:۱۹

    درووووود

    ببخشید یکم دیر اوومدم

    قبلا هم سر زدم آره نظرت خراب شده بود
    گمونم از قالبت بود
    حقیقتش همه پستاتو نخووندم خیلی طولانی بود[چشمک]

    اما با نگاهی که بهش انداختم دیدم همونایی که خودم در مورد زرتشت (ع) و دین زرتشت فکر کردم

    خوب پیامبرااا همه اشون برای راستی و هدایت انسان ها اومدن

    خوب محبت و انسان بودنم که چیز نوویی نیست

    من همیشه گفتم شیرازه و اصل دینها یکی هست و اگر تغییر هم هست ناشی از زمان است نه چیز دیگر
    یکی طولانی بودن زمون او و تحریف بعضی چیزا
    و از یه نظرم ظرایط مردم و زمان حضور پیامبرا


    سپاس که خبرم کردی
    سر فرصت کاملشو می خوونم

    در پناه خداا
    بدرووووود

    پاسخحذف
  14. حکایت یک گلایه!
    به روزم شاهین جان

    پاسخحذف
  15. درود
    به روزم با "میدان آزادی"!

    پاسخحذف
  16. "افسوس که برخی از هم میهنانم چه باور های بدی دارند"
    شاهین جان، افسوس دیگه جاشو داده به خودزنی، واسه من!!!

    پاسخحذف
  17. زن در دوره ساسانیان:
    ** بعد از خواندن مطلب زیر لطفا" خودتان رابطه زن در اجتماع و در خانه و در دانشگاه و در محیط کار را با مردان و بعد از اسلامی شدن و شیعه شدن و آخوندی شدن در ایران مقایسه کنید.
    کدامیک به حق و حقوق زن بیشتر توجه شده؟
    بروزم

    پاسخحذف
  18. آخی، شاهین زودرنج!
    ولی زودجوشیت این خصیصه رو جبران می کنه

    پاسخحذف
  19. شرکت گجستک یاهو خیلی مهم هشدار جدی برای ایرانیان میهن پرست

    ** به مطلب زیر حتماً توجه فرمایید خیلی مهمه

    .مراقب باشید مهم است
    بروزم

    پاسخحذف
  20. درود بر شاهین عزیز
    به روزم رفیق! با سه پست!

    پاسخحذف
  21. درود دوست من
    وبلاگم بار ديگر فيلتر شد.
    لطفا لينك آن را اصلاح كنيد.
    ممنونم.
    پاينده ايران.
    مرگ بر ديكتاتور.
    http://patriot-iran2.blogspot.com

    پاسخحذف
  22. اطلاعیه - نقشه - میدان آزادی - ویدئوی فریاد تا پیروزی - سگهای هار بروزم
    پاینده ایران همیشه سبزمان و همیشه عزیزمان
    مرگ بر تمامی دشمنان ایران
    دشمنان ایران ناکار و مرده باد

    پاسخحذف
  23. ** گزارش از سایت رویداد در تهران :

    به همه ادارهای دولتی - مدارس - پادگانهای سراسر کشور - بیمارستانهای دولتی - سپاه پاسداران - بسیج - نیروی هوایی - و دیگر ارگانها و سازمانهای و کارخانجات دستور داده شده با تمام نیرو و در صورت امکان همراه خانواده در روز سیاه ٢٢ بهمن حاضر شوند - لازم به تذکر است از شرکت کنندگان حضور و غیاب میشود


    اینگونه میخواهند بگویند ملت طرفدار نظام دیکتاتور و آدم خوار است

    خبرگزاری مهر :
    3٠٠ خبرنگار خارجی در راهپیمایی 22 بهمن

    پاسخحذف
  24. تصاویر باور نکردنی ( قسمت اول )
    بروزم

    پاسخحذف
  25. فردا سالگرد فروغه جاودانست.
    ظهیرالدوله تجریش، دربند
    یادتون نره

    پاسخحذف
  26. زن در اوستا:

    در ایران باستان مقام زن در جامعه بسیار بالا بود و زن در بسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری میکرد بروزم

    پاسخحذف
  27. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف